ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو |
|
بیت الولای دل حرم با صفای تو |
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو |
|
روح ملک کبوتر صحن و سرای تو |
آیینه جمال خداوند سرمدی |
|
فرزند پاک چار علی، سه محمدی |
رضوان بدان جلال و شرف سائل درت |
|
خورشید سجده برده به صحن مطهرت |
روح رضاست در نفس روح پرورت |
|
نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت |
میراث زهد و نور هدایت ز هادیت |
|
علم امام هشتم و جود جوادیت |
معصوم سیزده ولی الله ذوالمنن |
|
ابن الرضای سومی و دومین حسن |
گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن |
|
شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن |
* |
* |
* |
|
|
|
دُر کلام و لعل لب گوهری کجا |
|
وصف ابا محمدٍ العسکری کجا |
انوار ده امام درخشد ز روی تو |
|
یادآور رسول خدا خُلق و خوی تو |
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو |
|
مسجود جنّ و انس بود خاک کوی تو |
بحری که در صدف، دُر جان پرورد تویی |
|
در دامنش امام زمان پرورد تویی |
ویرانة مزار تو مسجود آسمان |
|
قبر تو کعبه دل و صحنت مطاف جان |
زوّار هر شب حرمت صاحب الزمان |
|
کوری چشم دشمنت ای قبله جهان |
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست |
|
هر جا رویم در بغل ما مزار توست |
قبر مطهر تو اگر چه خراب شد |
|
یا بر حریم تو ستم بی حساب شد |
و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد |
|
هر چند قلب شیعه از این غم کباب شد |
هر روز قبه تو فروزندهتر شود |
|
جاه و جلال و مرتبهات زندهتر شود |
ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت |
|
ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت |
اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت |
|
یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت |
ای زخم دل هماره فزون از ستارهات |
|
از ما سلام بر جگر پاره پاره ات |
با آن که در محاصره بودی تو سالها |
|
دیدی ز دشمنان، غم و رنج و ملالها |
کردند با تو از ره طغیان جدالها |
|
دادی به شیعه عزت و قدر و جلالها |
نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت |
|
چون آفتاب یک سره آفاق را گرفت |
داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد |
|
خون بر دلت ز کینه اهل جحیم شد |
روح تو در بهشت الهی مقیم شد |
|
با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد |
یابن الحسن از این همه بیداد، الامان |
|
عجّل علی ظهورک یا صاحبالزمان |
ای عدل تو زوال ستم گستری بیا |
|
نادیده کرده بر همه روشنگری بیا |
ای آخرین دُر صدف کوثری بیا |
|
ای نور دیده حسن عسکری بیا |
تا کی فراق روی تو آتش به جان زند |
|
تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند |
ای خوانده جنّ و انس و ملک پیر و مقتدات |
|
تو جان جان عالمی و جان ما فدات |
خُلق علی و خلق نبی جلوه خدات |
|
«میثم» به این دو مصرع نیکو دهد ندات |
یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن |
|
عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن[1] |
[1]. غلامرضا سازگار.