فخر رازی میگوید: من در تفسیر قرآن به این سوره که رسیدم نمیدانستم که «لَفي خُسْرٍ» را چگونه معنا کنم. از بس فکر کردم خسته شدم و گفتم این سوره را بگذارم و برویم سراغ سورههای دیگر تا فرجی شود. گفت: هوا خیلی گرم بود و گویی آتش از آسمان میبارید. گذرم به نزدیک بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم میگوید: مردم جنس مرا بخرید که اگر نخرید سرمایهام را از دست میدهم و همهاش نابود میشود. نگاه کردم دیدم او یخ فروش است. یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن، و او التماس میکند که از من بخرید. من معنای «لَفي خُسْرٍ» را از این یخ فروش
فهمیدم. [1]
گروهی هستند که یخ عمرشان در آفتاب دنیا آب میشود و آخرش هم هیچ چیزی دریافت نمیکنند و این معنای خسران است.
برای فهمیدن معنای خسران باید حساب کنیم که هفتهای که بر ما گذشت از چند مریض عیادت کردیم و به دیدن چند مجروح جنگی رفتیم و چند نماز خالصانه خواندیم، از چند غیبت که پیش آمد کناره جستیم و چند نفر را با خدا آشتی دادیم، همچنین چقدر از آنهایی را که میخواستند به خاطر سختیهایی که بر ما تحمیل میشود از کوره در بروند نصیحتشان کردیم و گفتیم صبر کنید که از پس صبر، شیرینی است، و نیز چند بار به زیارت پدر و مادر رفتیم و چند صله رحم انجام دادیم.
بنابراین، این سرمایه را نباید به رایگان از دست بدهیم.
امیرمؤمنان7 میفرماید: «إِنَّ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ مُسْرِعَانِ فِي هَدْمِ الْأَعْمَار».[2]
این شب و روز مانند دو لبه قیچی تیزند که ریشههای درخت عمرت را میزنند و اکنون که سرمایه را از دستت میگیرند با صاحب اصلی این سرمایه معامله کن تا عوض کاملی بگیری.
امروز فقط با او پیمان ببندید و به او بگویید که ای خدا شب و روزم برای تو باشد و در مقابلش، رضایت و بهشت تو را میخواهم. اگر هم تا الان مقداری از عمرتان را با غفلت معامله کردهاید از این به بعد همهاش را بیدار باشید و از الگوها و قهرمانهای دین، یعنی انبیاء و ائمه طاهرین: و اولیای خدا الگو بگیرید و راهی را که آنها رفتهاند بروید. البته انسان، انبیاء و اولیای الهی را نمیگذارد و به دنبال مشرکین و منحرفین برود و با آنها معامله کند. چون آنها که چیزی ندارند که به شما بدهند و کسانی هم که با آنها معامله کردهاند پشیماناند.
[1] . فخرالدین رازی معروف به فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر از علمای قرن ششم و صاحب تفسیر مفاتیحالغیب به زبان عربی است. او سنّی مذهب و از اهالی شهر ری بوده است و موضوع تفسیرش کلامی و اجتهادی میباشد.
[2] . من لا یحضره الفقیه: ج4، ص406؛ غرر الحکم: کلام شماره 3046.