borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد سوم»
فضیلت صلوات فرستادن بر محمد و آل محمدﹻ از زبان بزرگان

1 ـ محقّق اردبیلی قدس سره در کتاب «زبدهٔ البیان» فرموده است: که از پیغمبر اکرم6 درباره آیه شریفه ﴿إِنَّ اللَّـهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ‏﴾[1] «خدا و ملائکه‌اش بر پیغمبر درود می‌‌فرستد» سئوال شد.

آن حضرت در جواب فرمود: این از علوم پوشیده و پنهان است، اگر از من سئوال نکرده بودید پرده از آن برنمی‌داشتم وخبر نمی‌‌‏دادم.

خداوند دو فرشته را بر من موکل ساخته است، هر گاه نزد مسلمانی یادی از من شود و او بر من صلوات فرستد آن دو فرشته گویند: «غَفَرَ اللَّـهُ لَكَ» خداوند تو را بیامرزد، خدا و سایر فرشتگانش به دعای این دو فرشته آمین گویند.

و اگر نزد مسلمانی یادی از من به میان آید و او بر من صلوات نفرستد آن دو فرشته گویند: «لَا غَفَرَ اللَّـهُ لَكَ» خدا تو را نیامرزد، خدا و فرشتگان نیز به دعای این دو فرشته آمین گویند.[2]

و نیز فرموده است: در حدیث است که رسول خدا6 فرموده است:

کسی که من نزد او یاد شوم و بر من صلوات نفرستد پس داخل آتش گردد خدا او را از رحمتش دورکرده است.[3]

مؤلّف رحمه الله گوید: از این حدیث که فرموده است: «اگر نزد کسی یاد شوم و بر من ‏صلوات نفرستد داخل آتش می‌‌‏گردد» استفاده می‌‌‏شود که این عمل واجب است ‏زیرا بر ترک آن وعده عذاب داده شده و هر عملی که چنین باشد واجب است.

و عدّه‌ای از علماء مثل ابن بابویه، فاضل مقداد، کرخی و سید علی‏‌خان ـ شارح صحیفه سجّادیه ـ قائل به وجوب آن هستند، در میان عامّه هم طحاوی و زمخشری این قول را اختیار کرده‌اند.

2 ـ شیخ ابوالفتوح رازی رحمه الله در کتاب تفسیرش در ضمن حدیث آفرینش آدم7 ‏می‏ گوید: هنگامی که حضرت آدم7 از خواب بیدار شد حوّاء را در کنار خود مشاهده کرد، اراده فرمود که دستش را به طرف او دراز کند، فرشتگان او را نهی‏ کردند.

فرمود: آیا خدا او را برای من نیافریده است؟

جواب دادند: برای تو آفریده ولی مَهر او را باید بپردازی.

فرمود: مهر او چه چیزی است؟

گفتند: «أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»، سه مرتبه باید بر محمّد وآل محمّد: صلوات بفرستی.[4]

3 ـ کلینی رحمه الله در کتاب «کافی» از امام صادق7 نقل کرده است که فرمود:

هر گاه یادی از پیغمبر اکرم6 به میان آمد بر او زیاد صلوات بفرستید.

همانا کسی که یک صلوات بر رسول خدا6 فرستد خدا بر او هزار صلوات در هزار صف از فرشتگان می‌‌فرستد، و آنچه خدا آفریده بر آن شخص درود می‌‌فرستند، زیرا خدا و فرشتگان بر او صلوات فرستاده‌اند.

و کسی که بر چنین کاری میل و رغبت نداشته باشد نادان و مغرور است، و خدا و رسول و اهل‏بیت: آن حضرت از او بیزارند.[5]

4 ـ در کتاب «حدائق» از امام صادق7 نقل کرده است: 

روزی رسول خدا6 به امیر مؤمنان7 فرمود: آیا تو را مژده و بشارتی ندهم؟ عرض کرد: پدرو مادرم فدایت؛ شما همواره به خیر و خوبی ما را بشارت می‌‌‏دهید.

فرمود: جبرئیل برایم خبر شگفت ‏انگیزی آورده است.

عرض کرد: چه خبری حضورتان عرضه داشته است؟

پیغمبر اکرم6 فرمود: او گفته است:

اگر کسی از امّتم بر من صلوات فرستد و اهل بیت مرا نیز به آن ملحق سازد درهای آسمان به روی او گشوده شود و فرشتگان بر او هفتاد صلوات فرستند گرچه گنهکار و خطای او بسیار باشد، و بر اثر آن‏ گناهانش بریزد همان طور که برگ از درختان می‌‌ریزد.

و خداوند تبارک و تعالی او را پذیرفته و به او جواب دهد و به ملائکه‌اش فرماید: ای فرشتگان ! شما هفتاد بار بر او صلوات فرستادید و من هفتصد مرتبه بر او درود می‌‌‏گویم. و اگر بر من که‏ صلوات فرستاد، اهل بیت مرا به آن ملحق نساخت، بین او و آسمان هفتاد حجاب مانع شود وخداوند تبارک و تعالی او را نپذیرد و به او جواب ندهد و به فرشتگانش فرماید: دعای او را بالا نبرید تا اینکه اهل بیت پیغمبر: را در صلوات به آن حضرت ملحق کند، پس برای همیشه مانع از پذیرش او و دعایش گردند تا اینکه به من اهل بیتم را ضمیمه کند.[6]

5 ـ از امام صادق7 روایت شده است که فرمود:

کسی که بر محمّد و آل محمّد: ده بار صلوات فرستد، خدا و فرشتگانش صد مرتبه بر او درود می‌‌فرستند، و کسی که بر محمّد و آل محمّد صد بار صلوات فرستد خدا و فرشتگانش هزار مرتبه براو درود می‌‌فرستند.[7]

و خدای تبارک و تعالی فرموده است:

«او خداوندی است که به همراه فرشتگانش بر شما درود و رحمت می‌‌‏فرستد، تا شما را از تاریکی‌‌‏ها خارج کنند و به روشنی و روشنائی‏‌‌ها برسانند، و او بر اهل ایمان بسیار مهربان است»[8].[9]

6 ـ از امام باقر یا امام صادق8 روایت شده است که فرمود: در ترازوی اعمال و کفّه حسنات چیزی سنگین‌‏تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد: نیست.

بعد فرمود: فردای قیامت اعمال شخصی را در میزان که وسیله سنجش اعمال است قرار می‌‌‏دهند کم می‌‌‏آورد، رسول خدا6 صلواتی را که این شخص فرستاده حاضر کند و در میزان ‏او گذارد، کفّه حسناتش سنگین شود و برتری پیدا کند.[10]

7 ـ امام صادق7 از پدران بزرگوار خود نقل می‌‌کند که پیغمبر اکرم6 ‏فرموده است:

هنگام صلوات فرستادن صدای خود را بلند کنید، زیرا این کار نفاق و دوروئی را برطرف می‌‌‏سازد.[11]

8 ـ شیخ صدوق ‏قدس سره از حضرت رضا7 نقل می‌‌‏کند که آن حضرت فرمود:

کسی که توانائی کاری که کفّاره گناهانش گردد ندارد باید بر محمّد و آل محمّد: زیاد صلوات فرستد، زیرا صلوات بنیان گناه را ویران می‌‌سازد و آن را نابود می‌‌کند.[12]

9 ـ‌ قطب راوندی رحمه الله از امام صادق7 نقل کرده است که فرمود:

هر کس یک ‏بار بر پیغمبر اکرم6 با نیت صحیح و اخلاص باطنی صلوات فرستد خداوند صد حاجت او را برآورده کند که سی حاجت آن مربوط به دنیا و هفتاد حاجت آن مربوط به امور آخرت ‏باشد.

و پیمغبر اکرم6 فرموده است:

کسی که بر من هر روز سه بار از روی محبّت و شوق صلوات فرستد سزاوار است که خداوند گناهان ‏او را که در آن شب و روز انجام داده ببخشد و او را بیامرزد.[13]

10 ـ شهید اوّل قدس سره در مجموعه خود از رسول خدا6 نقل کرده است که‏ فرمود:

شیطان دو گونه است: شیطانی که از طایفه جنّ است و آن به گفتن «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّـهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» دور می‌‌گردد، و شیطانی که از طایفه آدمیان است و آن به صلوات فرستادن بر محمّد و آل‏ محمّد: از انسان دور می‌‌شود.[14]

11 ـ در کتاب «جامع الأخبار» از آن حضرت6 نقل کرده است که فرمود:

هر کس یک بار بر من صلوات فرستد خدا دری از عافیت به روی او باز فرماید.[15]

مؤلّف رحمه الله گوید: تأیید فرمایش رسول خدا6 مطلبی است که بعضی از شاگردانم از اهل علم نقل کرده است.

او گفت: به چشم‏ درد شدیدی مبتلا شدم به حدّی که می‌‌‏ترسیدم بینائی خود را از دست دهم، در خواب شخصی مرا به زیاد صلوات فرستادن سفارش فرمود؛ ومن بر آن مداومت نمودم. در مدّت کمی خداوند به برکت صلوات مرا شفا داد وآن ذکر صلواتی که سفارش کرد چنین بود:[16]

12 ـ در روایتی پیغمبر اکرم6 فرموده است:

هر کس بر من یک ‏بار صلوات فرستد از گناهانش چیزی باقی نماند.[17]

13 ـ ابن مسعود از آن حضرت نقل کرده است که فرمود:

فردای قیامت نزدیک ‏ترین مردم به من کسی است که در دنیا زیادتر بر من صلوات فرستاده باشد.[18]

14‌ ـ ابن عبّاس می‌‌گوید: پیغمبر اکرم6 فرمود:

در عالم رؤیا عمویم حمزه و برادرم جعفر بن ابی طالب را دیدم که پیش روی آنها طبقی از عنّاب ‏بود، مدّتی از آن میل کردند. سپس به انگور تبدیل شد و مدّتی از آن خوردند، سپس انگور به خرما تبدیل شد و برای مدّتی نیز از آن خوردند، آنگاه نزدیک آنها رفتم و گفتم: پدرم فدای شما، کدام ‏یک از اعمال را برترین عمل یافتید؟

آن دو بزگوار عرض کردند:

پدران و مادران ما فدای شما یا رسول اللَّه، برترین اعمال را صلوات فرستادن بر شما، سیراب کردن‏ تشنگان و دوستی علی بن ابی طالب7 یافتیم.[19]

15‌ ـ راوندی رحمه الله در کتاب «نوادر» از رسول خدا6 نقل کرده است که آن حضرت فرمود:

«مَنْ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِائَةَ مَرَّةٍ، قَضَى اللَّـهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَة».[20]

هر کس صد مرتبه بر من صلوات فرستد خداوند صد حاجت او را برآورده فرماید.

16 ـ شیخ ابوالفتوح رازی رحمه الله در تفسیر خود از رسول خدا6 نقل کرده است‏ که آن حضرت فرمود:

شب معراج در سیر آسمانی خود فرشته‌ای را دیدم که هزار دست داشت و در هر دست او هزار انگشت بود، مشغول حساب کردن بود و با انگشتانش شماره می‌‌کرد.

به جبرئیل گفتم: این فرشته کیست و چه چیزی را حساب می‌‌‏کند؟

گفت: این فرشته موکل بر قطرات باران است و حساب می‌‌کند چند قطره باران از آسمان بر زمین ‏فرود آمده است.

حضرت به او فرمود: آیا تعداد قطرات باران را که از ابتدای آفرینش بر زمین باریده می‌‌‏دانی؟

عرض کرد: قسم به خداوندی که تو را به حق به سوی آفریدگانش فرستاده است. نه تنها می‌‌‏دانم‏ چند قطره باران از آسمان به زمین نازل شده بلکه تفصیل آن را هم می‌‌دانم که چند قطره در دریاو چند قطره در خشکی و چند قطره در آبادی و چند قطره در باغ و چند قطره در شوره‏زار و چند قطره در گورستان فرود آمده است.

رسول خدا6 فرمود: من از حفظ و یادآوری او تعجّب کردم، و او که چنین دید عرض کرد: ای ‏رسول خدا ! با همه این قدرتی که از نظر دست‌ها و انگشتان و حفظ و یادآوری دارم از محاسبه یک ‏چیز ناتوانم.

سئوال کردم: حساب کدام چیز است؟ عرض کرد:

عدّه‌ای از امّت شما که در محلّی اجتماع کرده باشند و چون نام مبارک شما به میان آید بر شما صلوات ‏فرستند، من از شمارش ثواب آن عاجزم.[21]

17 ـ شیخ عبدالحقّ دهلوی در کتاب «تاریخ مدینه» نقل کرده است:

مردی را دیدند که در طواف و سعی و سایر موقف‏های حجّ دعائی غیر ازصلوات بر محمّد و آل محمّد: نمی‌‌خواند.

به او گفتند: چرا دعاهائی که نسبت به هر یک از این مکانها وارد شده ‏نمی‏‌‌خوانی؟

گفت:  عهد کرده‌ام که فقط صلوات فرستم و دعای دیگری را با آن شرکت ‏ندهم. و علّتش اینست که پدرم چون از دنیا رفت صورت او را مثل الاغ دیدم و از مشاهده آن بسیار غمناک شدم، بعد از آن رسول خدا6 را در خواب دیدم و دامن احسان او را گرفتم و برای پدرم شفاعت کردم و از سبب این قضیه از آن‏ حضرت سئوال کردم، فرمود:

پدرت رباخوار بود و سزای هر کس که رباخواری پیشه کند چنین است.

ولی پدر تو خصوصیتی داشت و آن این بود که هر شب هنگام خوابیدن صد مرتبه بر من صلوات ‏می ‏فرستاد، ما به خاطر این عمل شفاعت تو را درباره او پذیرفتیم و او را بخشیدیم.

آنگاه چهره پدرم را نورانی مانند ماه مشاهده کردم و از هاتفی هنگام دفن اوشنیدم که گفت: سبب عنایت پروردگار و آمرزش پدرت همان صلوات هائی بود که بر رسول خدا6 می‌‌فرستاد.[22]

18 ـ محدّث نوری قدس سره از شیخ احمد پسر زین الدین نقل ‏کرده است که گفت:

در عالم خواب حضرت زین العابدین امام سجّاد7 را ملاقات کردم و نزد او شکوه و ناله کردم که زاد و توشه‌ای برای آخرت آماده نکرده‌ام، برای توبه خالص توفیق نیافتم، و اعمال صالح را نتوانستم به جا آورم.

حضرت فرمود:

آنچه بر شما است این است که زیاد بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستید، و ما در مقام پاداش، عوض صلواتی که شما فرستاده‌اید آن اعمال صالح را که به انجامش توفیق پیدا نکرده‌اید تا روز قیامت برای شما انجام می‌‌‏دهیم.[23]

19‌ ـ کلینی رحمه الله در کتاب «کافی» از حضرت رضا7 روایت کرده است که آن‏ حضرت به شخصی فرمود:

معنی این فرمایش خداوند ﴿وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى‏﴾[24] چیست؟

عرض کرد: یعنی هر گاه نام پروردگارش را به یاد آورد برخیزد و نماز
بخواند.

امام7 فرمود: اگر خداوند چنین تکلیفی کرده باشد بسی دشوار و طاقت فرسا است.

عرض کرد: پس معنای آیه چگونه است؟ فرمود:

«كُلَّمَا ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏‏».

هر گاه نام پروردگارش را به یاد آورد صلوات بر محمّد و آل محمّد: بفرستد.[25]

20 ـ در تفسیر امام عسکری‏7 ذیل آیه شریفه ﴿وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ‏‏﴾[26] «به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان نجات ‏دادیم و آنها شما را به بدترین عذاب شکنجه می‌‌‏کردند»، آن حضرت فرمود:

از عذاب شدید آنها این بود که ایشان را به کشیدن گِل برای ساختمان به کار می‌‌گرفتند و از ترس ‏اینکه فرار کنند آنها را در بند می‌‌کردند، با سختی گِل را از نردبان‌‌‏ها بالا می‌‌بردند و چه بسا از بالا سقوط می‌‌کردند و می‌‌مردند یا زمین‏گیر می‌‌شدند و هیچ اعتنائی به آنها نمی‌‌‏کردند تا اینکه خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی7 وحی (پیغام) فرستاد:

به قوم خود بگو:

«لَا يَبْتَدِءُونَ عَمَلًا إِلَّا بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ لِيُخَفِّفَ عَلَيْهِمْ‏‏».

عملی را جز با صلوات بر محمّد و آل اطهار او شروع نکنند تا آن کار بر آنها آسان گردد.

آنها این دستور را اجرا کردند و کارهای دشوار برایشان سبک شد.

و نیز فرمود: هر کس که بر اثر فراموش کردن صلوات سقوط کرد یا زمین‏گیر شد اگر برایش‏ ممکن است خودش صلوات را بگوید، و اگر برایش مقدور نیست دیگری به جای او صلوات ‏فرستد، تا آن گرفتاری به او خسارت و ضرری وارد نکند.

آنها هم این دستور را عمل کردند و سالم ماندند.

و در تفسیر این قسمت از آیه ﴿يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ‏‏﴾[27]  «پسران شما را می‌‌کشتند»، فرمود:

هر گاه یکی از زن‌های آنها حامله می‌‌شد به قابله هائی که بر آنها می‌‌گماشتند رشوه می‏داد تاگزارش ندهند و دوران حملش تمام شود، و وقتی پسر به دنیا می‌‌‏آمد او را در صحرائی یا سوراخ‏ کوهی یا محلّ دور افتاده‌‏ای رها می‌‌‏کرد و ده مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد: می‌‌‏فرستاد، خداوند فرشته‌ای را مأمور می‌‌‏کرد تا او را تربیت کند، از یک انگشت او شیر می‌‌مکید و از انگشت ‏دیگر غذای نرم و ملایم می‌‌خورد و به این شکل بنی ‏اسرائیل رشد کردند، و تعداد آنهائی که سالم ‏ماندند بیش از نفراتی بود که کشته شدند.

و در تفسیر این قسمت از آیه ﴿وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ‏‏﴾[28] «زن‌‌‏های شما را زنده نگه‏ می‌‌داشتند»، فرمود:

آنها را باقی می‌‌گذاشتند و به کنیزی می‌‌گرفتند، تا اینکه نزد حضرت موسی آمده ضجّه و ناله‏ کردند و گفتند: دختران و خواهران ما را به کار می‌‌گیرند و به خدمت وا می‌‌دارند چاره‌ای برای ما بیندیش.

حضرت آنها را امر فرمود که صلوات بر محمّد و آل محمّد: بفرستند تا نجات پیدا کنند.

و در تفسیر آیه شریفه ﴿وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ‏‏﴾[29]  «هنگامی که دریا را شکافتیم و شما را نجات بخشیدیم»، فرمود:

هنگامی که حضرت موسی کنار دریا رسید خداوند تبارک و تعالی به او وحی فرستاد: به‏ بنی ‏اسرائیل بگو:

توحید مرا به خاطر آورید و به دل‌هایتان نبوّت محمّد سرور بندگانم را اقرار نمائید و با ولایت برادرش ‏علی بن ابی طالب7 تجدید عهد کنید.

و بگوئید: خدایا ! مرا بر روی این آب عبور بده. اگر چنین کردید آب دریا برای شما همانند زمین ‏خواهد شد.[30]

حضرت موسی7 این دستور الهی را به ایشان فرمود.

آنها در جواب گفتند: چیزی که ما را ناراحت می‌‌کند و خوش آیند ما نیست به ما دستور می‌‌‏دهی، و مگر جز ترس از مرگ بود که ما را از فرعون فراری داد، اکنون تو ما را بدون اندیشه ‏کردن به این ‏دریای انبوه آب با این کلمات می‌‌‏اندازی و نمی‌‌‏دانیم چه بر سر ما خواهد آمد.

کالب بن یوحنّا در حالی که بر مرکب سوار بود به حضرت موسی عرض کرد: مهمّ نیست این خلیج ‏چهار فرسخ باشد آیا خدا تو را به این کار امر فرموده که ما اینها را بگوئیم و داخل شویم؟

موسی فرمود: بله، عرض کرد: تو هم ما را به آن فرمان می‌‌دهی؟ فرمود: بله، آنگاه ایستاد، به‏ توحید پروردگار و نبوّت محمّد و ولایت امیرالمؤمنین و اولاد طاهرین او: اقرار کرد و عهد خود را با آنها تازه کرد، سپس عرض کرد: 

خدایا به آبروی این بزرگواران و به مقامی که نزد تو دارند مرا بر این آب
عبور بده.

سپس اسب خود را به میان آب برد و بر روی آب به راه افتاد و گویا آب برایش مانند زمین نرم و هموار بود تا اینکه به انتهای خلیج رسید، سپس با سرعت برگشت و به بنی‏ اسرائیل گفت:

ای گروه بنی‏ اسرائیل؛ از موسی پیغمبر خود اطاعت کنید،

این دعائی که او به شما تعلیم نمود کلید درهای بهشت و قفل درهای آتش و نازل کننده روزی‏‌‌ها و جلب کننده خشنودی پروردگار مهربان است.

آنها امتناع ورزیدند و گفتند:  ما جز بر روی زمین راه نمی‌‌رویم، خداوند به موسی فرمود: عصای خود را به دریا بزن و بگو: خدایا بر محمّد و آل محمّد درود فرست و این دریا را برای ما بشکاف.

پس دریا شکافته شد و زمین تا انتهای خلیج ظاهر گردید و حضرت موسی به آنها فرمود: اکنون ‏داخل شوید.

گفتند: زمین آن مرطوب و لغزنده است، می‌‌ترسیم که در آن فرو رویم.

خداوند تعالی فرمود: ای موسی بگو:

خدایا به حقّ محمّد و آل پاکش زمین را برای ما خشک گردان.

وقتی آن را گفت، خداوند باد صبا را بر آن فرستاد و آن را خشک نمود.

پس از آن فرمود: داخل شوید.

گفتند: ای پیغمبر خدا؛ ما دوازده قبیله هستیم و وقتی داخل دریا شدیم هر گروهی از ما می‌‌‏خواهد از دیگری سبقت بگیرد و ممکن است حادثه بدی بین ما واقع شود، اگر هر فرقه‌ای ازما راه مخصوص داشته باشد ما از این وحشتی که داریم در امان خواهیم بود.

خداوند به حضرت موسی7 فرمان داد: با عصایت به عدد آنها یعنی دوازده مرتبه در دوازده ‏موضع بر زمین بزن و بگو:

خدایا به آبروی محمّد و اهل بیت پاک او زمین را برای ما ظاهر کن و آب را دور گردان.

پس دوازده راه پیدا شد و کف زمین به سبب باد صبا خشگ گردید آنگاه به قوم خود گفت: وارد شوید، آنها این بار گفتند: وقتی هر گروه از ما وارد یکی از این راه‌ها شد نمی‌‌‏داند بر سر دیگران‏ چه می‌‌‏آید.

خداوند تبارک و تعالی فرمود: در بین راه‌ها هر انباشته‌ای از آب را با عصا بزن و بگو: خدایا به آبروی محمّد و آل اطهار او در میان این آب طوق‌ها و کمان‌هائی بزرگ قرار بده که افراد این‏ گروه بتوانند افراد گروه دیگر را ببینند. سپس بنی‏ اسرائیل داخل شدند.. .[31]

21 ـ و آن حضرت در تفسیر آیه شریفه «و هنگامی که از بنی ‏اسرائیل عهد و پیمان گرفتیم که جز خدا را بندگی نکنید و درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم نیکو گفتگو کنید و نماز را به پا دارید»[32]،
فرمود:

مقصود از «نماز» در این آیه نمازهای پنج ‏گانه و صلوات فرستادن بر محمّد و آل اطهار او است.

«وَ أَقِيمُوا أَيْضاً الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ عِنْدَ أَحْوَالِ غَضَبِكُمْ وَ رِضَاكُمْ، وَ شِدَّتِكُمْ وَ رَخَاكُمْ وَ هُمُومِكُمُ الْمُعَلَّقَةِ لِقُلُوبِكُمْ».

(یعنی در حالات مختلف)؛ وقتی خشمگین می‌‌گردید، زمانی که خوشحال هستید، هنگامی که ‏دچار مشکلات می‏شوید، وقتی که در راحتی و نعمت به سر می‌‌‏برید، و هر گاه که غم‏ها و غصّه‌‌ها دل‌های شما را احاطه می‌‌کنند صلوات بر محمّد و آل محمّد: بفرستید.[33]

22 ـ و در تفسیر آیه شریفه ﴿وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الْكافِرينَ﴾[34] «پیش از بعثت پیامبر به نام آن‏ حضرت طلب فتح و نصرت بر کافران می‌‌نمودند، آنگاه که آمد و او را شناختند به او کافر شدند پس لعنت خدا بر گروه کافران باد»، امام عسکری7 می‌‌فرماید:

امیر مؤمنان علی7 فرموده است:

خداوند تبارک و تعالی پیغمبرش را از ایمان یهودیان به آن حضرت پیش از بعثت او خبر داده است‏ که آنها به یاد او و صلوات بر او و اهل بیتش بر دشمنان خود فتح و ظفر پیدا می‌‌کردند.[35]

23 ـ و نیز آن حضرت فرموده است:

خداوند تبارک و تعالی یهودیان زمان موسی و بعد از او را امر نموده بود که هر گاه مشکلی پیدا کردند و هر زمان دچار مصیبت و بلائی شدند خدا را به واسطه محمّد و آل پاک او بخوانند و به وسیله آنها یاری بجویند.

و آنها این دستور را اجرا می‌‌‏کردند حتّی یهودیان مدینه سال‌های متمادی قبل از بعثت پیغمبر اکرم6 چنین کاری می‌‌کردند و در بلاها و فتنه‌‌ها بر مشکلات و دشواری‏‌‌ها غلبه می‌‌یافتند.

ده سال قبل از بعثت رسول اکرم6 دو قبیله اسد و غطفان و جمعی از مشرکین با یهودیان‏ دشمنی می‌‌کردند و قصد اذیت و آزار آنها را داشتند و آنها از خداوند به تقرّب محمّد و آل طاهرین ‏او درخواست نمودند و بدی‌ها و بلاها را از خود دفع کردند.

یک‏ بار این دو قبیله با سه هزار اسب سوار به بعضی از محلّه‌های یهودی نشین که در اطراف‏ مدینه بود حمله کردند یهودیان که سیصد نفر بیشتر نبودند به مقابله برخاستند و خدا را به محمّد و آل محمّد: خواندند، و به فضل الهی آنها را شکست دادند.

این دو قبیله بعد از این شکست با مشورت یکدیگر تصمیم گرفتند از قبیله‌های دیگر کمک‏ بگیرند تا آنکه جمعیت خود را به سی هزار نفر رساندند، آنگاه با این نیروی زیاد دوباره به آن ‏سیصد نفر یهودی هجوم آوردند و آنها را در محاصره خود درآوردند و آب و غذا را بر روی آنها بستند، یهودیان که چنین دیدند امان خواستند و آنها نپذیرفتند و گفتند: راه نجاتی برای شما نیست
جز اینکه شما را کشته، زن و بچّه شما را اسیر کرده و اموالتان را به غارت
ببریم.

یهودیان که درهای امید را به روی خود بسته دیدند به فکر چاره ‏جوئی افتادند، بعضی از شخصیت‏‌‌ها و بزرگان آنها گفتند: چرا گذشته خود را فراموش کردید؟ مگر حضرت موسی ‏پیشینیان ما را سفارش نکرده بود که در هنگام گرفتاری به واسطه محمّد و آل محمّد: از خدا استمداد کنند، و با روی آوردن به درگاه الهی و تضرّع در پیشگاه او سختی‏‌های خود را به واسطه ‏محمّد و آل محمّد: برطرف کنند.

همه گفتند: همین طور است.

گفتند: پس شما هم چنین کنید تا نجات پیدا کنید.

یهودیان دست به دعا برداشتند و عرض کردند:

«خدایا به آبروی محمّد و آل محمّد: آبی به ما برسان، این ستمگران آب را به روی ما بسته‌‏اند به حدّی‏ که جوانان ما از تشنگی ضعیف شده‌اند و چیزی نمانده که هلاک شوند».

خداوند به دعای آنها جواب داد و بارانی با قطرات درشت و پیوسته و شدید نازل نمود به طوری که ‏حوض‌‌‏های آنها و رودخانه‌‌ها و ظرف‌های آنها را پر کرد، و گفتند: این یکی از دو احسان که به ما رسید.

سپس بر بام‌ها آمدند تا از بلندی نگاه کنند لشکری که آنها را احاطه کرده بر اثر این باران چه برسر آنها آمده است؟ دیدند آنها به شدّت اذیت شده‌اند، اسلحه‌های آنها از کار افتاده، وسایل آنها خراب و غذاهایشان فاسد گردیده است و بعضی از آنها این باران را که در غیر وقت خودش و در شدّت گرمای تابستان آمده به فال بد گرفته و برگشته‌اند.

آن عدّه ‏ای که مانده بودند به یهودیان گفتند: فرض کردیم آب به شما رسید از کجا غذا به شما می‌‌‏رسد تا بخورید، و اگر جمعی رفته ‏اند ما بر نمی‏‌‌گردیم تا به شما و اهل و عیال شما و اموالتان ‏غلبه پیدا کنیم و ناراحتی خود را برطرف کرده، دل خود را تسلّی دهیم.

یهودیان گفتند: آن کسی که ما را به برکت محمّد و آل محمّد: از تشنگی نجات داد قادر و توانا است که به ما غذا هم برساند و آن کسی که شرّ عدّه‌ای از شما را از ما کم کرد می‌‌‏تواند شرّ بقیه را هم برطرف کند.

سپس یهود خدا را به محمّد و آل محمّد: خواندند و از او تقاضای طعام نمودند، خداوند قافله ‏بزرگی را که حدود دو هزار شتر و قاطر و الاغ بود و به همراه خود آرد و گندم و خوراک داشتند به ‏سوی آنها فرستاد، این قافله وقتی رسید که لشکر دشمن همگی خواب بودند و خدا خواب آنها را به قدری سنگین قرار داد که متوجّه آمدن آنها نشدند، و آنها به راحتی وارد قریه شدند، و همه ‏متاعی که به همراه داشتند به زمین نهادند و به یهودیان فروختند، و از آن محلّ دور شدند در حالی که هنوز آنها خوابیده بودند، پس از مدّتی از خواب بیدار شدند و قصد جنگیدن با یهودیان ‏کردند و به یکدیگر می‌‌گفتند: اینها بر اثر شدّت گرسنگی نیرو و توان خود را از دست داده‌اند و به ‏زودی به چنگ ما در
می‏آیند.

یهودیان گفتند: این طور که خیال کردید نیست بلکه خداوند به ما غذا رسانید و شما خواب بودید، و در آن حال اگر ما می‌‌خواستیم شما را نابود کنیم به راحتی می‏توانستیم ولی دوست نداشتیم که ‏ناجوانمردانه به شما حمله کنیم، اکنون برگردید و ما را به حال خودمان بگذارید و گرنه خدا را به ‏محمّد و آل محمّد: می‌‌خوانیم و از آنها استمداد می‌‌کنیم تا شما را ذلیل کند، ولی آنها جز به طغیان ‏و سرکشی پاسخ نگفتند.

یهودیان دست به دعا برداشتند و از خدا به واسطه محمّد و آل محمّد: طلب یاری کردند، سپس ‏آنها با همان جمعیت کم به لشکر دشمن حمله کردند، بعضی از آنها را کشتند و بعضی را اسیرکردند و بقیه را پراکنده نمودند.

این یهودیان بعد از بعثت پیامبر و ظهور اسلام به رسول خدا6 حسد ورزیدند و او را تکذیب‏ کردند و می‌‌‏گفتند: چرا او از میان طایفه عرب است؟

سپس رسول خدا6 فرمود: این فتح و پیروزی که نصیب یهودیان شد به خاطر این بود که‏ محمّد و آل محمّد را به یاد داشتند.

پس شما ای امّت محمّد ! هنگام مصائب و گرفتاری‏‌های خود محمّد و آل محمّد: را به یاد آورید تا آنکه خداوند به برکت ایشان فرشتگان موکل بر شما را بر شیاطینی که شما را قصد می‌‌کنند یاری ‏دهد.

با هر یک از شما از طرف راست او فرشته‌ای است که حسنات او را
می‌‌‏نویسد و از طرف چپ او فرشته دیگری است که گناهانش را ثبت می‌‌‏کند، و با او دو شیطان از طرف ابلیس است که او را گمراه می‌‌‏کنند، وقتی آن دو شیطان در قلب او وسوسه نمودند اگر یاد خدا کرد و ذکر شریف «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّـهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّـهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين‏ [ الطیبین]» را گفت، آن ‏دو شیطان سرکوب می‌‌‏شوند و نمی‌‌توانند فعّالیت کنند.[36]

24 ـ محدّث نوری قدس سره در کتاب «دار السلام» از کتاب «ریاض الأذهان» نقل کرده ‏است:

زنی دخترش را در خواب دید که به انواع عذاب‌ها گرفتار است، از خواب ‏بیدار شد و از مشاهده این رؤیا بسیار غمناک بود و گریه می‌‌‏کرد، بعد از یک‏ شبانه ‏روز دوباره او را در خواب دید که خوشحال و شادمان است و در باغی ازباغ‏های بهشت گردش می‌‌‏کند، و چون از دختر علّتش را پرسش کرد، جواب داد: به خاطر گناهان و معاصی عذاب می‌‌‏کشیدم ولی امروز شخصی مرورش به این ‏قبرستان افتاد و چند مرتبه بر پیغمبر و خاندانش: صلوات فرستاد، ثواب آن را که ‏میان اهل قبرستان تقسیم کردند عذاب آنها به حور و قصور تبدیل شد.[37]

25 ـ و نیز از کتاب «شفاء الأسقام» از محمّد بن سعید حکایت کرده است که‏ گفت:

من با خود عهد کرده بودم هر شب قبل از خواب تعداد معینی بر محمّد و آل ‏محمّد: صلوات فرستم، شبی در عالم رؤیا رسول خدا6 را دیدم که وارد حجره ما شدند، و در و دیوار خانه به نور جمال آن حضرت نورانی شد، به من ‏توجّهی کرد و فرمود:

کجاست آن دهانی که با آن بر من صلوات می‌‌‏فرستادی تا آن را ببوسم؟

من از آنکه دهان خود را جلو بیاورم حیا کردم و صورتم را جلو آوردم و آن‏ حضرت صورتم را بوسید، و آنگاه از خوشحالی زیاد بیدار شدم و اهل و عیالم را بیدار کردم، بوی عطر چنان در همه حجره می‌‌وزید که گویا آنجا پر از مشک‏ خوشبو شده باشد، و این بوی خوش تا هشت شبانه روز از صورت من می‌‌‏وزید و هر کس آن را استشمام می‌‌کرد.[38]

26 ـ شیخ صدوق قدس سره در کتاب «علل الشرائع» از امام هادی7 نقل کرده است که‏ فرمود:

خداوند تبارک و تعالی ابراهیم را خلیل خود گرفت، زیرا بر محمّد و آل محمّد ـ که سلام و درود خدا بر آنها باد ـ زیاد صلوات می‌‌‏فرستاد.[39]

27 ـ در کتاب «بشارهٔ المصطفی لشیعهٔ المرتضی» از حضرت باقر7 روایت‏ می‌‌‏کند که فرمود:

هرکس در رکوع و سجده و قیام نمازش صلوات فرستد یعنی بگوید: «اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» خداوند ثوابی مثل ثواب رکوع و سجده و قیام برای او بنویسد.[40]

28 ـ شیخ حرّ عاملی رحمه الله در «وسائل الشیعه» از کتاب «کافی» نقل می‏کند:

شخصی به نام عبد السلام به امام صادق7 عرض کرد: من در حال طواف ‏دعائی جز صلوات بر محمّد و آل محمّد: به خاطرم نیامد و وقتی سعی بین صفا و مروه می‌‌کردم فقط این ذکر را می‌‌گفتم.

حضرت فرمودند:

به هیچ کس از آنها که دعا کرده‌اند بهتر از آنچه به تو عطا شده، عنایت نشده است.[41]

مؤلّف رحمه الله گوید: از این حدیث استفاده می‏شود که صلوات برترین اعمال است.

29 ـ شهید قدس سره در کتاب «منیهٔ المرید» از رسول خدا6 روایت کرده است که ‏فرمود:

هر کس در نوشتار خود صلوات بر من را ذکر کند تا زمانی که اسم من در آن کتاب باقی باشد فرشتگان برای او استغفار کنند.[42]

مؤلّف رحمه الله گوید: این باب را با ذکر دو مطلب خاتمه می‌‌دهیم:

اوّل: آنچه به آن حضرت اختصاص دارد، و آن بسیار زیاد است، فقط به روایتی‏ که در کتاب «کافی» از امام باقر7 نقل شده اکتفا می‌‌کنیم:

آن حضرت فرموده است:

سه چیز اختصاص به وجود مبارک پیغمبر اکرم6 داشت و در غیر آن حضرت نبود:

اول: برای پیغمبر اکرم6 سایه نبود، دوم، از محلّی که عبور می‌‌‏کرد اگر بعد از دو روز یا سه روز کسی ‏می‏ گذشت به خاطر بوی عطری که در محلّ مانده بود می‌‌فهمید رسول خدا6 از آنجا عبور کرده ‏است، سوم، به هر سنگ یا درختی که عبور می‌‌‏کرد بر او سجده می‌‌کردند.[43]

مطلب دوّم این است که: آیا صلوات موجب بالا رفتن مقام و مرتبه پیغمبر و اهل بیت اطهار: او می‌‌گردد یا نه؟

گروهی قول دوّم را اختیار کرده‌اند به گمان اینکه خدای تبارک و تعالی‏ کامل‏ترین مرتبه‌ای که سزاوار نوع انسان باشد به پیغمبرش و اهل بیت: آن‏ حضرت عنایت کرده و زیادتر از آن تصورّ نمی‌‌‏رود.

بنابراین نظریه فائده صلوات فقط به کسی که صلوات می‌‌‏فرستد بر می‌گردد، همان طور که فرمایش امام هادی7 در زیارت جامعه ضمناً بر این مطلب دلالت ‏دارد، زیرا فرموده است:

یعنی فائده صلوات ما و ولایتی را که به شما اهل بیت داریم خوبی خلق ما و پاکی نفس ما قرار داده ‏است.[44]

مؤلّف رحمه الله قول اوّل را اختیار می‌‌‏کند و می‌‌فرماید: صلوات ما باعث زیاد شدن ‏درجه و مرتبه محمّد و آل محمّد: می‌‌گردد، به خاطر اخباری که به ما رسیده و به ‏خاطر وجود قابل و فاعل یعنی ذوات مقدّسه چهارده معصوم: ظرف‌هائی هستند که قابلیت پذیرش فیض را دارند، و ذات مقدّس پروردگار فیاض علی الإطلاق ‏است، و چون مقتضی موجود و مانع مفقود است هیچ اشکالی در قبول این قول ‏نیست، و خود آن حضرت اینگونه بود که از افراد صالح امّتش تقاضای دعا می‌‌‏کرد و می‌‌‏فرمود:

پروردگارم به من وعده فرموده است مرا به مرتبه شفاعت و درجه وسیله برساند، و جز با دعا به آن ‏نمی‏‌‌توان رسید.[45]

 



[1] . سوره احزاب، آیه 56.

[2] . زبدهٔ البیان، ص 85، بحار الأنوار، ج 85، ص 279 و ج 68، ص 94، ح 57 به نقل از غوالی اللئالی. (زبدهٔ البیان، ص 132 چاپ تحقیق شده) محققان رضا استادی ـ علی اکبر زبانی نژاد.

[3] . «مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ فَدَخَلَ النَّارَ فَأَبْعَدَهُ اللَّـهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ رَحْمَتِه‏ِ». امالی صدوق، ص 676، ح 20، مجلس 85، بحار الأنوار، ج 49، ص 94 ح 7.

[4] . تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 176، ص 9، بحار الأنوار، ج 33، ص 15، سطر 12 (با کمی اختلاف).

[5] . «فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّـهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ يَبْقَ شَيْ‏ءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّـهُ إِلَّا صَلَّى عَلَى ذَلِكَ الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّـهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلَاةِ مَلَائِكَتِهِ». الکافی، ج 2، ص 492، ح 6، الوافی، ج 9، ص 1517، ح 10، وسائل الشیعهٔ، ج 4، ص 1211، ح 4، بحار الأنوار، ج 17، ص 30، ح 11 و ج 94، ص 65، به نقل از جامع الأخبار و ص 57، ح 32 به نقل از ثواب الأعمال: 154، تفسیر برهان، ج 3، ص 328، ح 9 و ص 336، ح 15 به نقل ازکافی، جمال الاُسبوع، ص 232، تأویل الآیات، ج 2، ص 461، ح 29 به نقل از ابن بابویه.

[6] . «الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَّى عَلَيَّ وَ أَتْبَعَ بِالصَّلَاةِ عَلَيَّ أَهْلَ بَيْتِي فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ، وَ صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ سَبْعِينَ صَلَاةً، وَ إِنْ كَانَ مُذْنِباً خَطَّاءً، [وَ إِنَّهُ لَمُذْنِبٌ خَطَّاءٌ] ثُمَّ تَتَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ كَمَا يَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ». امالی صدوق، ص 675، ح 18، مجلس 85، بحار الأنوار، 56، ص 94، ح 30، جامع الأخبار، ص 73. و شیخ حرّ عاملی رحمه الله آن را درکتاب وسائل الشیعهٔ، ج 4، ص 1220، ح 10، و سید شرف الدین رحمه الله در تأویل الآیات، ج 2، ص 461، ح 28، به نقل از امالی صدوق، ص 345  و ثواب الأعمال، ص 157 نقل کرده‌اند، محدّث نوری رحمه الله نیز این حدیث را در کتاب مستدرک الوسائل، ج 5، ص 354، ح7 به ‏نقل از جمال الاُسبوع، ص 237 (با کمی اختلاف) روایت نموده است.

[7] . «مَنْ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَشْراً، صَلَّى اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ مِائَةَ مَرَّةٍ، وَ مَنْ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِائَةَ مَرَّةٍ صَلَّى اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ أَلْفاً».

[8] . ﴿هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً﴾ سوره أحزاب، آیه 43.

[9] . الکافی، ج 2، ص 493، ح 14، الوافی، ج 9، ص 1518، ح 14.

[10] . «مَا فِي الْمِيزَانِ شَيْ‏ءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». الکافی، ج 2، ص 494، ح 15، قرب الأسناد، ص 12 (قسمتی از روایت)، بحار الأنوار، ج 49، ص 94، ح 9.

[11] . «ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَيَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاق‏.» ثواب الأعمال، ص 159، بحار الأنوار، ج 59، ص 94، ح 41، الکافی، ج 3، ص 493، ح 13.

[12] . «مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً». امالی صدوق، ص 131، ح 8، مجلس 17، بحار الأنوار، ج 94، ص 47، ح2 و ص 63، ضمن ح 52 به نقل از جامع الأخبار.

[13] . «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ كُلَّ يَوْمٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حُبّاً لِي وَ شَوْقاً، إِلَيَّ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّـهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَغْفِرَ لَهُ ذُنُوبَهُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَ ذَلِكَ الْيَوْم‏». «مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم مَرَّةً وَاحِدَةً بِنِيَّةٍ وَ إِخْلَاصٍ مِنْ قَلْبِهِ، قَضَى اللَّـهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَةٍ. مِنْهَا: ثَلَاثُونَ لِلدُّنْيَا وَ سَبْعُونَ لِلآخِرَة ». دعوات راوندی، ج 89، ص 225، بحار الأنوار، ج 70، ص 94، ح 63، المستدرک، ج 5، ص 331، ح 6.

[14] . « إِنَّ الشَّيْطَانَ اثْنَان‏:  شَيْطَانُ الْجِنِّ وَ يَبْعُدُ بِلا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّـهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»، وَ شَيْطَانُ الْإِنْسِ وَ يَبْعُدُ بِالصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِه‏». المستدرک، ج 5، ص 342، ح 41 به نقل از مجموعه شهید رحمه الله.

[15] . «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً فَتَحَ اللَّـهُ عَلَيْهِ بَاباً مِنَ الْعَافِيَة‏». جامع الأخبار، ص 69، ح 5، بحار الأنوار، ج 63، ص 94 ح 52، المستدرک، ج 5، صص 333 و 334، ح 12.

[16] . «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ‏بعدد کلّ داء ودواء».

[17] . «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً، لَمْ يَبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّة‏». جامع الأخبار، ص 69، ح 6 و 7، بحار الأنوار، ج 94، ص 63، ح 52، المستدرک، ج 5، ص 333 و 334، ح 13 و 14.

[18] . «أَوْلَى النَّاسِ بِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكْثَرُهُمْ عَلَيَّ صَلَاةً فِي دَارِ الدُّنْيَا‏». جامع الأخبار، ص 69، ح 6 و 7، بحار الأنوار، ج 63، ص 94، ح 52، المستدرک، ج 5، ص 333 و 334، ح 13 و 14.

[19] . «فَدَيْنَاكَ بِالْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ، وَجَدْنَا أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ الصَّلَاةَ عَلَيْكَ، وَ سَقْيَ الْمَاءِ، وَ حُبَّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السّلام‏». دعوات راوندی، ص 90، ح 227، بحار الأنوار، ج 70، ص 94 ذیل ح 63، المستدرک، ج 5، ص 331، ح7، کشف الغمّهٔ، ج 1، ص 95.

[20] . نوادر راوندی، ح 185، المستدرک، ج 5، ص 332، ح 10.

[21] . تفسیر ابو الفتوح، ج 2، ص 228، المستدرک: 355/5 ح 8.

[22] . این حکایت را محدّث نوری رحمه الله در کتاب «دار السلام، ج 2، ص 94» و نهاوندی رحمه الله در کتاب «خزینهٔ الجواهر، ص 587» نقل‏کرده‌اند.

[23] . «علیک أن تکثر الصلاة علی محمّد و آله، و نحن نعمل بذلک و نجعله لک عوض صلاتک علی محمّد و آله إلی یوم الدین». دار السلام، ج 2، ص 112.

[24] . سوره اعلی، آیه 15.

[25] . الکافی، ج 2، ص 494، ح 18.

[26] . سوره بقره، آیه 49.

[27] . سوره بقره، آیه 49.

[28] . سوره بقره، آیه 49.

[29] . سوره بقره، آیه 50.

[30] . ﴿أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ‏‏﴾ سوره شعراء، آیه 63.

[31] . «جَدِّدُوا تَوْحِيدِي وَ أَمِرُّوا بِقُلُوبِكُمْ ذِكْرَ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ عَبِيدِي وَ إِمَائِي، وَ أَعِيدُوا عَلَى أَنْفُسِكُمُ الْوَلَايَةَ لِعَلِيٍّ أَخِي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ». «اللَّهُمَّ بِجَاهِهِمْ جَوِّزْنِي عَلَى مَتْنِ هَذَا الْمَاء»، «فَمَا هَذَا الدُّعَاءُ إِلَّا مِفْتَاحُ أَبْوَابِ الْجِنَانِ، وَ مَغَالِيقُ أَبْوَابِ النِّيرَانِ، وَ مُسْتَنْزِلُ الْأَرْزَاقِ وَ جَالِبٌ عَلَى‏ عَبِيدِ اللَّـهِ وَ إِمَائِهِ رِضَا الْمُهَيْمِنِ الْخَلَّاق‏‏». «اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ جَفِّفْهَا‏‏». «اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ بَيِّنْ لَنَا الْأَرْضَ‏‏ وَ أَمِطِ الْمَاءَ عَنَّا». «اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ لَمَّا جَعَلْتَ فِي هَذَا الْمَاءِ طِيقَاناً وَاسِعَةً يَرَى بَعْضُهُمْ بَعْضاً»، تفسیر امام عسکری7، ص 247 ـ 243، بحار الأنوار، ج 94، ص 61، ح 48.

[32] . سوره بقره، آیه 83 ﴿وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني‏ إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّـهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ ﴾.

[33] . تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص 327.

[34] . سوره بقره، آیه 89.

[35] . «أَنَّ اللَّـهَ تَعَالَى أَخْبَرَ رَسُولُ اللَّـهِ6 بِمَا كَانَ مِنْ إِيمَانِ الْيَهُودِ بِمُحَمَّدٍ6 قَبْلَ ظُهُورِهِ، وَ مِنِ اسْتِفْتَاحِهِمْ عَلَى أَعْدَائِهِمْ بِذِكْرِهِ، وَ الصَّلَاةِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ». تفسیر امام عسکری7: 393.

[36] . «وَ كَانَ اللَّـهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْيَهُودَ فِي أَيَّامِ مُوسَى وَ بَعْدَهُ إِذَا دَهَمَهُمْ أَمْرٌ، وَ دَهَتْهُمْ دَاهِيَة أَنْ يَدْعُوا اللَّـهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِين‏، وَ أَنْ يَسْتَنْصِرُوا بِهِمْ». «اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ لَمَّا سَقَيْتَنَا، فَقَدْ قَطَعَتِ الظَّلَمَةُ عَنَّا الْمِيَاهَ حَتَّى ضَعُفَ شُبَّانُنَا، وَ تَمَاوَتَتْ وِلْدَانُنَا، وَ أَشْرَفْنَا عَلَى الْهَلَكَةِ». «أَلَا فَاذْكُرُوا يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ، مُحَمَّداً وَ آلَهُ عِنْدَ نَوَائِبِكُمْ وَ شَدَائِدِكُمْ لِيَنْصُرَ اللَّـهُ بِهِ مَلَائِكَتَكُمْ عَلَى الشَّيَاطِينِ الَّذِينَ يَقْصِدُونَكُمْ». تفسیر امام عسکری7 ، ص 396  ـ 394، مؤلّف رحمه الله قبلاً در مقدمّه قسمتی از این حدیث را آورده است.

[37] . دار السلام، ج 2، ص 188.

[38] . «أین الفم الَّذِي كَانَ يُصَلِّي علی حتّی اُقبّله»؟ دار السلام، ص 188، ح 2.

[39] . «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّـهُ تَعالی إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا، لِكَثْرَةِ صَلَاتِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّـهِ وَ سَلامِهِ عَلَيْهِمْ». علل الشرائع، ج 1، ص 33، بحار الأنوار، ج 54، ص 94، ح 23.

[40] . «مَنْ قَالَ فِي رُكُوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قِيَامِه‏: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ‏» كَتَبَ اللَّـهُ لَهُ ذَلِكَ بِمِثْلِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ وَ الْقِيَام‏‏». بشارهٔ المصطفی، ص 193، الکافی، ج 3، ص 324، ح 13، وسائل الشیعهٔ، ج 4، ص 943، ح3، ثواب الأعمال: 34، بحار الأنوار، ج 85 ، ص 108، ح16. علاّمه مجلسی رحمه الله در توضیح آن فرموده است: خداوند ثواب و پاداش این اعمال را به خاطر صلوات دو برابر می‌‌گرداند و این حدیث بر مستحب ‏بودن صلوات در این حالات دلالت می‌‌کند.

[41] . «مَا أُعْطِيَ أَحَدٌ مِمَّنْ سَأَلَ أَفْضَلَ مِمَّا أُعْطِيت‏‏‏». الکافی، ج 2، ص 494، ح 17، وسائل الشیعهٔ، ج 4، ص 1211، ح 5، ثواب الأعمال: 155 (با کمی اختلاف)، بحار الأنوار، ج 57، ص 94، ح34.

[42] . «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ فِي كِتَابٍ لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا دَامَ اسْمِي فِي ذَلِكَ الْكِتَاب‏‏‏‏». منیهٔ المرید، ص 216.

[43] . «لَمْ يَكُنْ لَهُ فَيْ‏ءٌ، وَ كَانَ لَا يَمُرُّ فِي طَرِيقٍ فَيُمَرُّ فِيهِ بَعْدَ يَوْمَيْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ إِلَّا عُرِفَ أَنَّهُ قَدْ مَرَّ فِيهِ لِطِيبِ عَرْفِهِ، وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لَا بِشَجَرٍ إِلَّا سَجَدَ لَه‏‏‏‏‏». الکافی، ج 1، ص 442، بحار الأنوار، ج 16، ص 368، ح 79.

مؤلّف رحمه الله گوید: چه نیکو سروده است شاعر فارسی زبان که گفته است:

سایه پیغمبر ندارد هیچ می‌‌دانی چرا؟                  آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است

[44] . «وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا». عیون الأخبار، ج 2، ص 277 ـ 272، بحار الأنوار، ج 102، ص 127، ح 4.

[45] . «إِنَّ رَبِّي وَعَدَنِي مرتبة الشفاعة والوسیلة ولاتنال إلّا بالدعاء». (منبع پایگاه علمی المنجی).

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: