borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد سوم»
در بیان اخلاق و آداب غذا خوردن آن حضرت

پیامبر6 هر غذایى را که فراهم بود میل مى‌‌کرد. بهترین غذا آن بود که دست‌هاى زیاد به طرف آن دراز شود. و چون سفره گسترده مى‌‌شد،
مى‌‌گفت:

«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ اللَّـهُمَّ اجْعَلْهَا نِعْمَةً مَشْكُورَةً تَصِلُ بِهَا نِعْمَةَ الْجَنَّةِ‏».

بیشتر اوقات که براى غذاى خوردن مى‌‌نشست دو زانو و دو پایش را جمع مى‌‌کرد همان طورى که نمازگزار مى‌‌نشیند، جز این که روى زانو و یا روى (یک پهلو) مى‌‌نشست و مى‌‌گفت: همانا من بنده‌ام و همچون بنده مى‌‌نشینم و چون بنده غذا مى‌‌خورم.

غذاى داغ نمى‌‌خورد و مى‌‌گفت: غذاى داغ بى برکت است و خداوند آتش ‍ را غذاى ما قرار نداده است ، غذا را سرد کنید.

و از آنچه در دسترس داشت میل مى‌‌کرد و با سه انگشتش غذا مى‌‌خورد و گاهى از انگشت چهارم کمک مى‌‌گرفت و هیچ وقت با دو انگشت غذا نمى‌‌خورد و مى‌‌فرمود: با دو انگشت خوردن کار شیاطین است.

عثمان بن عفان پالوده اى براى آن حضرت آورد، مقدارى میل فرمود، گفت: بنده خدا این چیست ؟ عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، این روغن و عسل را در دیگ سنگى مى‌‌ریزیم و آن را روى آتش قرار مى‌‌دهیم و مى‌‌جوشانیم و بعد مغز گندم آسیا شده را روى روغن و عسل مى‌‌ریزیم و به هم مى‌‌زنیم تا بپزد، سرانجام این طور مى‌‌شود که ملاحظه مى‌‌فرمایید. پیامبر6 فرمود: این خوراک خوشمزه اى است.

پیامبر6 نان جو سبوس نگرفته میل مى‌‌کرد.

و خیار را با خرما و نمک مى‌‌خورد.

و بهترین میوه ها در نظر آن حضرت خرماى تازه و خربزه و انگور بود.

بهترین خوراک در نزد آن حضرت گوشت بود و مى‌‌فرمود: گوشت بر شنوایى مى‌‌افزاید و در دنیا و آخرت بالاترین خوراک است و اگر از پروردگارم بخواهم تا هر روز بر من گوشت بخوراند، اجابت مى‌‌فرماید.

و آبگوشت را با گوشت و کدو میل مى‌‌کرد.

و کدو را دوست مى‌‌داشت و مى‌‌فرمود: بوته کدو، درخت برادرم یونس است.

عایشه مى‌‌گوید: پیامبر6 همواره مى‌‌فرمود: عایشه ! هرگاه خواستى غذایى بپزى کدوى حلوایى بیشتر بریز؛ زیرا دل غمگین را شاد مى‌‌سازد.

آن حضرت گوشت پرنده شکارى را میل مى‌‌کرد، ولى خود به دنبال آن نمى‌‌رفت و شکار نمى‌‌کرد

نان و روغن میل مى‌‌کرد و از گوسفند، ذراع و شانه‌اش و از غذاى دیگ، کدوى حلوایى و از خورش، سرکه و از خرما، (نوعى از خرما به نام ) عجوه را دوست مى‌‌داشت. 

و درباره عجوه دعا فرمود که با برکت گردد و فرمود: عجوه از بهشت است و شفابخش از زهر و جادو است.

و از سبزیجات ، کاسنى و باذروج (گیاهى معطر) و گیاهى به نام خرفه را دوست مى‌‌داشت.

و از گوسفند هفت عضو را میل نمى‌‌کرد: آلت تناسلى، بیضه‌ها، مثانه، کیسه صفرا، غده‌ها، فرج و خون و اینها را دوست نداشت.

و سیر و پیاز و تره نمى‌‌خورد.

و هرگز از غذایى نکوهش نمى‌‌کرد. اگر خوشش مى‌‌آمد، میل مى‌‌کرد وگرنه میل نمى‌‌فرمود، و اگر خود نمى‌‌خواست به دیگرى بدگویى نمى‌‌فرمود.

و تا انگشتانش را یکى یکى نمى‌‌لیسید آنها را با حوله پاک نمى‌‌کرد. و مى‌‌گفت: خورنده غذا نمى‌‌داند که در کدام غذا برکت است.[1]

و چون به خصوص نان و گوشت میل مى‌‌کرد، دست‌هایش را خوب مى‌‌شست و آنگاه زیادى آب را به صورتش مى‌‌کشید.

و در سه نوبت آب را مى‌‌نوشید، و در آن سه نوبت سه ﴿بِسْمِ اللَّـهِ﴾ و در آخر آنها سه ﴿الْحَمْدُ لِلَّـهِ‏﴾ مى‌‌فرمود.

و آب را به نوعى مى‌‌مکید و سر نمى‌‌کشید و چه بسیار که یک نفس مى‌‌نوشید تا فارغ مى‌‌شد ولى داخل ظرف نفس نمى‌‌کشید، بلکه دهانش را به سویى مى‌‌گرداند.

و باقیمانده آب را به کسى که طرف راستش بود مى‌‌داد، هر چند که شخص سمت چپش مهم‌تر بود و به آن که طرف راستش بود، مى‌‌فرمود: سنت بر این است که به تو بدهم، اگر تو خواستى به ایشان ایثار مى‌‌کنى.

در خانه خودش از دختر بالغ با حیاتر بود. از اهل خانه غذا نمى‌‌خواست و اظهار تمایل هم نمى‌‌کرد. اگر غذا مى‌‌آوردند، مى‌‌خورد و آنچه مى‌‌دادند قبول مى‌‌کرد و هر نوشیدنى که بود مى‌‌نوشید

و چه بسا خود بلند مى‌‌شد و خوردنى و یا نوشیدنى‌اش را مى‌‌گرفت.


[1] . و چون فارغ مى‌‌شد، مى‌‌گفت: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَطْعَمْتَ وَ سَقَيْتَ وَ أَرْوَيْتَ، فَلَكَ الْحَمْدُ غَيْرَ مَكْفُورٍ وَ لَا مُوَدَّعٍ وَ لَا مُسْتَغْنًى عَنْكَ.» 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: