borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد سوم»
اهداف و فواید بعثت پیامبران

از دیدگاه قرآن کریم چرا خداوند پیامبران را فرستاد و از این کار چه هدفی را دنبال می‌‌کرد؟

فرستادن پیامبران برای تحقق هدف آفرینش انسان است، پس هدف اصلی فرستادن پیامبران همان هدف آفرینش آدمی است. در کنار این هدف اصلی، اهداف فرعی و میانی هم وجود دارد. از دلایلی که قرآن کریم برای اثبات بعثت انبیا و نبوت آنها بیان کرده، به طور خلاصه عبارت است از:

1 ـ تثبیت و تکمیل توحید در جامعه؛

هدف از آفرینش آدمی، آشنایی با مبدأ و معاد است. کسی که به مبدأ، شناخت و معرفت ندارد، در حد حیوان توقف کرده است. حیوانات و نباتات در پرتو غرایز به کمال مطلوب از آفرینش شان می‌‌رسند، ولی آدمی ـ با این که از نیروی عقل و فطرت هم برخوردار است ـ تنها با تکیه به عقل نمی‌‌تواند به کمال مطلوب خود برسد. گواه این سخن، تاریخ پرنشیب و فراز جامعه انسانی است، که پیوسته در منجلاب شرک و بت پرستی غوطه‌ور بوده، مگر آن که پیامبر بیرونی به کمک پیامبر درونی شتافته است و او را در مسیر توحید قرار داده است. در عصری که پیش رفت تکنولوژی هوش از سر بشر ربوده است، عده‌ای به پرستش و کرنش در برابر چیزهایی مشغولند که آدمی از گفتن و نوشتن آنها شرم دارد.

باید پیامبران الهی بیایند تا بشر را از پستی و ذلّت شرک و بت‌پرستی، به توحید فرا خوانند. قرآن کریم در این باره می‌‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ‏ٰ. . . ﴾؛[1] و در حقیقت، در میان هر امّتی فرستاده‌ای برانگیختیم [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. . . . 

قرآن هر یک از پیامبرانی را که نام می‌‌برد، نخستین برنامه، سخن و پیام آنان را دعوت به توحید معرفی می‌‌کند.[2]

حضرت امیر مؤمنان، علی7  در همین زمینه می‌‌فرماید: خداوند پیامبران را برانگیخت تا آن چه را که بندگان خدا درباره توحید و صفات خدا نمی‌‌دانند فرا گیرند و به ربوبیت و یگانگی خدا پس از انکار، ایمان آورند.[3]

2 و 3. تعلیم و تربیت:

﴿هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ ‏ٰ﴾؛[4] او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت، تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. هم چنین در آیه شریفه ﴿رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا . . . ﴾؛[5] پروردگارا، در میان آنها پیامبری از خودشان مبعوث کن، تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند، زیرا تو توانا و حکیمی [و بر این کار قادری].

از دو آیه فوق، چهار موضوع استفاده می‌‌شود: «تلاوت آیات الهی»، «تعلیم کتاب»، «تعلیم حکمت» و «تزکیه و پاک سازی و تربیت»؛ یعنی نخست باید گوش‌های انسان‌ها با کلمات حق آشنا شود، تا از اعماق این کلمات، محتوای کتاب را درک کنند و بعد به حکمت یعنی اَسرار آن آشنا شوند و به دنبال همه اینها روح و جسمشان پاک و پاکیزه شود.

قرآن کریم ثابت می‌‌کند برای تعلیم و تربیت مردم، وجود پیامبران: ضروری است.[6]

4. برپایی قسط و عدل:

﴿لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ‏ٰ...﴾؛[7] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حق و قوانین عادلانه] نازل کردیم، تا مردم به عدالت قیام کنند. در این آیه به سه مسئله اشاره شده است: «بینات» که به معنای دلایل روشن است و شامل معجزات و دلایل عقلی حقانیت دعوت انبیا و اخبار پیامبران پیشین می‌‌شود و «کتاب» که به کتاب‌های آسمانی اشاره است و شامل: بیان معارف، عقاید، احکام و اخلاق می‌‌باشد و «میزان» که به معنای قوانینی است که معیار سنجش نیکی‌ها از بدی‌ها و ارزش از ضد ارزش و حق از باطل است.

ضرورت بعثت انبیا و تجهیز انبیا: به آنها اجازه می‌‌دهد که مردم را برای اقامه عدل بسیج کنند.

5. آزادی انسان‌ها:

﴿الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ ‏ٰ. . . ﴾؛[8] آنها که از فرستاده [خدا]، پیامبر «امّی» پیروی می‌‌کنند، کسی که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است می‌‌یابند و آنها را به معروف دستور می‌‌دهد و از منکر باز می‌‌دارد؛ پاکیزه‌‌ها را برای آنها حلال می‌‌شمرد؛ ناپاکی‌‌ها را تحریم می‌‌کند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود [از دوش و گردنشان] بر می‌‌دارد. . . . 

برگرداندن آزادی واقعی به انسان‌ها وجود انبیا را ضروری می‌‌نماید.

6. نجات از ظلمات:

﴿كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ ‏ٰ. . . ﴾؛[9] این کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی‌های [شرک و ظلم و طغیان] به سوی روشنایی [ایمان و عدل و صلح] به فرمان پروردگارشان درآورد، به سوی راه خداوند عزیز و حمید.

به این ترتیب، نجات انسان‌ها از تاریکی های: فکری، عقیدتی، اخلاقی، عملی و حرکت به سوی نور، روشنایی حیات و زندگی، بعثت انبیا را ضروری سازد.

7. بشارت و انذار:

﴿وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ ‏ٰ. . . ﴾؛[10] ما پیامبران را جز برای «بشارت» و «بیم» نمی‌‌فرستیم؛ آنها که ایمان می‌‌آورند [و خویشتن را] اصلاح کنند نه ترسی دارند و نه غمگین می‌‌شوند. بشارت و انذار مردم از سوی انبیا: از اصلی‌‌ترین برنامه‌های آنهاست که بازهم وجود بعثت آنها را ضروری می‌‌کند.

8. اتمام حجّت:

﴿رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ ‏ٰ. . . ﴾؛[11] پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا برای مردم بعد از این پیامبران بر خدا حجتی باقی نماند [و بر همه اتمام حجّت می‌‌شود. ]

اگر انبیا: نبودند، ممکن بود مردمِ لجوج، ادعا کنند که اگر پیامبرانی الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می‌‌کردیم و چنین و چنان بودیم.

9. قضاوت و داوری در رفع اختلاف‌ها:

﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّـهُ ‏ٰ. . . ﴾؛[12] مردم [در آغاز] یک دسته بیشتر نبودند، سپس در میان آنها اختلافات به وجود آمد؛ خداوند پیامبران را برانگیخت، تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌‌کرد بر آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آن چه اختلاف داشتند حکومت کنند. . . . 

جوامع انسانی همیشه در آتش اختلاف سوخته و می‌‌سوزند و خود نیز به رفع اختلاف از میان خود قادر نیستند، چرا که علم آنها به حقایق از هر جهت محدود است؛ از طرف دیگر خودخواهی‌‌ها کمتر اجازه می‌‌دهد زیر بار اطاعت هم بروند، ولی انبیا: که علمشان از دریای بی پایان و اقیانوس بی کران علم خدا سرچشمه می‌‌گیرد و در سطحی مافوق دیگر انسان‌ها قرار دارند می‌‌توانند نقش مهمی در برطرف کردن اختلافات داشته باشند.

10. دعوت به حیات و زندگی كامل واقعی:

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّـهِ وَ لِلرَّسُولِ ‏ٰ...﴾؛[13] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌‌خواند که مایه حیات‌تان است.

آیه فوق یکی از اهداف بعثت را زندگی و حیات در تمام ابعادش می‌‌شمرد: مادی، معنوی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و حیات اجتماعی و نیز اهداف و فواید دیگری که به جهت اختصار از آنها صرف نظر می‌‌کنیم، که در مجموع به خوبی روشن می‌‌کنند که اگر انبیا: نبودند و مکتب پربار آنان از روز نخست در جامعه بشری نبود، انسان چه سرنوشتی داشت؟[14]

 


[1] . سوره نحل، آيه 36.

[2] . سوره عنكبوت، آيه 36 و سوره اعراف، 85 و 65.

[3] . نهج البلاغه، خطبه 143.

[4] . سوره جمعه، آيه 2.

[5] . سوره بقره، آيه 129.

[6] . سوره بقره، آیه 151 ﴿کَمَا أَرْسَلْنَا فِيکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ ...﴾.

[7] . سوره حديد، آيه 25.

[8] . سوره اعراف، آيه 157.

[9] . سوره ابراهيم، آيه 1.

[10] . سوره انعام، آيه 48.

[11] . سوره نساء، آيه 165.

[12] . سوره بقره، آيه 213.

[13] . سوره انفال، آيه 24.

[14] . پيام قرآن، ج 7، ص 13ـ53؛ جعفر سبحانی، منشور جاويد، ج 10، ص 25ـ60؛ عبدالله جوادی آملی، تفسير موضوعی قرآن كريم، وحی و نبوت در قرآن، ج 3، ص 169ـ189؛ محمد تقی مصباح يزدی، معارف قرآن، راه و راهنماشناسی، ص 23ـ56؛ عبدالله نصری، مبانی رسالت انبيا در قرآن، ص 33ـ66.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: