در اینجا سؤالی مطرح است که آیا پیامبران الهی در یک رتبه و درجهاند یا میان این فرزانگان بی بدیل جهان خلقت، تفاوت وجود دارد؟
با مراجعه به عقل و نقل، میتوان گفت: پیغمبران الهی در مقام و منزلت در جایگاه واحدی نیستند بلکه جایگاههای گوناگونی در پیشگاه الهی دارند. قرآن مجید در این خصوص میفرماید:
«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ ...»[1]؛ آن پیامبران، برخی را نسبت به برخی برتری دادیم.
نیز میفرماید:
«لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ ...»[2]؛ مطمئنّاً ما بعضی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم.
در روایات هم به این موضوع تأکید شده است. امام صادق7 فرمود:
سیّد و سرور پیامبران و مرسلان.. . ـ که پیامبران اولوالعزم هستند و آسیاب خلقت، به برکت وجودشان میچرخد ـ پنج تن اند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد (که درود و سلام خدا بر او و آلش و تمامی پیامبران باد). »[3]
پیامبر6 فرمود:
«خدای متعال، پیامبران مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان .. . »[4]
شاید بتوان از این دو حدیث برداشت کرد که در مجموع، فرستادگان الهی برای انسان، به ترتیب رتبه و مقام، عبارتند از: نبیّ، مرسل و اولوالعزم که در رأس آنان، پیغمبر گرامی اسلام7 قرار دارد.
آیهٔ اللّه مصباح یزدی در این باره میگوید:
«نبی از نظر مصداق (نه از نظر مفهوم) اعم از رسول است؛ یعنی همه پیامبران، دارای مقام نبوّت بودهاند ولی مقام رسالت، اختصاص به گروهی از ایشان داشته است. و به حسب روایتی.. . تعداد رسولان، سیصد و سیزده نفر میباشد، و طبعاً مقام ایشان بالاتر از مقام سایر انبیا خواهد بود، چنان که خود رسولان هم از نظر مقام و فضیلت، یکسان نبودهاند و بعضی از ایشان به مقام امامت نیز مفتخر گردیدهاند. »[5]
از نظر عقلی، میتوان گفت: گستردگی حوزه عملیاتی پیامبران، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سعه وجودی آنان دارد؛ یعنی پیشرفت و تکامل هر پیغمبر در میدان علم و عمل و بهره برداری او از دانشهای لدنّی و الهی در قالب وحی و الهام ـ با واسطه یا بی واسطه ـ با دایره و حوزه شریعت و محدوده تبلیغاتی وی تناسب و سنخیت دارد؛ تا جایی که برخی از آن وجودهای مقدّس فقط در حدّ «نبیّ» باقی ماندند و برخی مأمور ارسال پیامهای الهی به مردم شده، تحت عنوان «مُرْسَل» مطرح گشتند؛ و برخی صاحب و آورنده شریعت به شمار آمده، حقیقت «اولوالعزم» را تشکیل دادند و برخی به علّت آن که گستره زمان و مکان را درنوردیده و فائق بر تمام کمالات و ویژگیهای معنوی در عالم امکان گشتند، شریعت شان شامل جنّ و انس شد و جاودانه باقی ماندند.[6]
[1] . سوره بقره، آیه 253.
[2] . سوره اسراء، آیه 55.
[3] . «سَادَةُ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ خَمْسَةٌ . . .، وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَيْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى ـ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم وَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ.»؛ تفسیر صافی، ملاّ محسن فیض کاشانی، دارالمرتضی، مشهد، چ1، ج3، ص198.
[4] . «انّ الله تعالی فضّل انبیائه المرسلین علی الملائکة المقرّبین و فضّلنی علی جمیع الأنبیاء و المرسلین .. .» تفسیر صافی، ملاّ محسن فیض کاشانی، دارالمرتضی، مشهد، چ 1، ج 3، ص 198.
[5] . آموزش عقاید، (دوره کامل سه جلدی)، محمّدتقی مصباح یزدی، شرکت چاپ و نشر بین الملل (وابسته به انتشارات امیر کبیر)، چ 8، 1381، ص 238.
[6] . البته دین جاودان و شریعت پایدار، دین و آیین جهان شمول نبیّ مکرّم اسلام6 است و فقط آن حضرت مدارج کمال را در حدّ نهایی آن در عالم امکان طی کرد.