در خطبه حضرت زهرا3 آمده است:
«.. . وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهَُ اخْتَارَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُِ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَاهُِ وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُِِِ إِذِ الْخَلَائِقُ بِالْغَیبِ مَكْنُونَةٌ وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِیلِ مَصُونَةٌ وَ بِنِهَایةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ»؛
حضرت زهرا3 در این خطبه مبارک بعداز شهادت به توحید و صفات الهی، شهادت به رسالت را ذکر میفرمایند. ما با تعابیر «ارسل»، «ابتعث» یا «بعث» آشناییم؛ «ارسال» یعنی فرستادن و «بعث» یعنی برانگیختن؛ ولی اوصاف دیگری هم در قرآن کریم برای انبیاء ذکر شده است، از قبیل «اختیار»، «اصطفاء» و «اجتباء» که به حسب رتبه بر ارسال یا بعث تقدم دارند. قرآن در مورد موسی7 میفرماید: ﴿وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمٰا يُوحىٰ﴾؛[1] «من تو را به پیامبری انتخاب کردم». درباره بسیاری از انبیاء تعبیر «اصطفاء» به کار برده شده است، مانند: ﴿إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفىٰ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَٰ﴾.[2]
«اجتبی» هم در مورد انبیاء به کار رفته است. در سوره آل عمران میفرماید: ﴿ما كانَ اللَّـهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّـهَ يَجْتَبي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ﴾؛[3]
معمولاهمه اینها در فارسی به «برگزیدن» معنا میشود؛ اما نکتههایی که در عربی در آنها لحاظ شده مختلف است.
«اصطفاء» از «صفو» است؛ یعنی صاف و زلال چیزی را گرفتن، تصفیه کردن. «اجتباء» یعنی کشیدن، چیزی شبیه عصاره چیزی را کشیدن. «اختیار» هم از ماده «خیر» است؛ یعنی چیزی را به عنوان خیر برگزیدن.
این اوصاف درباره پیغمبر اکرم6 هم استعمال شده است؛ اما در این خطبه به نکاتی اشاره دارد که باید به آنها توجه کرد. حضرت زهرا3 تاکید میکنند که این اختیار و اصطفاء قبل از ارسال و بعثت است. ابتدا ممکن است به ذهن این گونه بیاید که پیغمبر اکرم6 در سن چهل سالگی مبعوث شدند، اما خدا چند سالی قبل از چهل سالگی ایشان را برگزیده بود. جملههای بعدی نشان میدهد که منظور این نیست.
من عباراتی را که در ابتدا خواندم ترجمه تحت اللفظی میکنم و بعد به توضیح آنها میپردازم؛ «شهادت میدهم که پدرم بنده و فرستاده خداست. خدای متعال او را انتخاب کرد. پیش از آن که مبعوث به رسالت کند و قبل از آن که او را برگزیند او را تعیین کرد. »
وقتی کسی را برای کاری نامزد و تعیین میکنند میگویند: «سماه. و اصطفاء قبل ان ابتعثه؛ «ابتعث» یعنی بعثتی که با دقت و با حساب باشد.
در این عبارت باز میفرمایند: اصطفاء قبل از بعثت بوده است؛ اما چه مقدار قبل؟ میفرمایند: «هنگامی که مخلوقات در عالم غیب مستور و پنهان بودند و پردههای بسیار حیرت انگیز آنها را پوشانده بود و آنها زیر آن پردهها حفظ میشدند. »
معمولا کسانی که این خطبه را شرح یا ترجمه کردهاند عبارت «وَ بِنِهَايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ» را این طور معنا کردهاند که موجودات از ازل معدوم بودند اما این عدم تا مرز آن وجود امتداد داشت. در آخرین مرحله نبودشان موجود میشدند. اما احتمال دیگری هم هست که به نظر بنده قویتر میرسد. منظور از نهایت، تاکید در معدودیت است؛ یعنی هیچ چیز نبودند به هرحال حضرت میفرمایند: «آن وقتی که مخلوقات در چنین وضعی بودند خدای متعال پیغمبر را انتخاب کرد و برگزید و برای رسالت نام گذاری کرد و بعد در این عالم در زمان خاصی او را مبعوث به رسالت کرد. »
[1] . سوره طه، آیه 13.
[2] . سوره آل عمران، آیه 33.
[3] . سوره آل عمران، آیه 179.