borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
رنج نامه کوثر آفرینش «جلد اول»
پژوهشي پزشكي پيرامون دعا و شفا

رسول خدا مي‌‌فرمايند: ذکر و ياد خدا شفابخش دلهاست.[1] خدا در قرآن کريم در آيات سوره نمل 61 و 62 مي‌‌فرمايند:

﴿أَمَّنْ يُجيبُ الْـمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ ... أَمَّنْ يَهْديكُمْ في‏ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً ...﴾ کيست که دعاي بيچارگان درمانده را به اجابت مي‌‌رساند و رنج و غم آنان را برطرف مي‌‌سازد.

کيست که در تاريکي‌هاي زمين و درياهاي عالم شما را هدايت مي‌‌کند و کيست که به بادها مژده باران رحمت مي‌‌فرستد.

پزشکان، اکنون بعد از قرن‌ها حقيقتي را در مورد بيماران پذيرفته‌‌‌اند: كه شفا از طرف خداست و ما تنها وسيله هستيم. بدين صورت که ما يک دارو را به دو بيمار مختلف با يک نوع بيماري تجويز مي‌‌کنيم و بر روي دو بيمار اعمال مشابهي با يک ميزان خطرپذيري انجام مي‌‌دهيم ولي يکي از بيماران زنده مي‌‌ماند و ديگري از بين مي‌‌رود. اين مورد فراتر از يک شانس ساده است. در اين خصوص سقراط حکيم مي‌‌گويد: «من زخم را پانسمان مي‌‌کنم و خداوند شفا مي‌‌دهد». اين موضوع را نيز ابراهيم پيامبر تائيد مي‌‌کنند که «زماني که بيمار هستم، اوست که مرا شفا مي‌‌دهد. » (آيه قرآن.) خود خداوند در اين مورد مي‌‌فرمايند: «اگر خدا به کسي درد و مصيبت بدهد، هيچ کس نمي‌‌تواند آن را از بين ببرد جز خود او».

آنان که چون به حادثه سخت و ناگواري دچار شوند، صبوري پيشه گرفته و گويند به فرمان خدا آمده و به سوي او رجوع خواهيم کرد.[2]

شفا از قرآن

قرآن کتاب پزشکي نيست، ولي رهنمودهايي دارد که اگر شما به آن عمل کنيد به سمت و سوي سلامتي و شفا پيش مي‌‌رويد. به اين دليل است که قرآن را کتاب شفادهنده مي‌‌نامند.

قرآن کريم در سوره اسراء آيه 82 مي‌‌فرمايد؛ ﴿وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ﴾. و از قرآن آنچه را براي مومنان شفا و رحمت است نازل مي‌‌کنيم.

«اي بشر، از سوي پروردگارت مسير براي تو مشخص شده و شفاي قلب تو در آن است و نيز آنهايي که به هدايت و لطف خداوند ايمان دارند.»

شخص بيمار بايد خود را بيمه خالق دستگاه آفرينش کند و با اطمينان خاطر از خداي خود طلب کمک و مساعدت کند، با اعتماد ويقين به بخشش و نظر لطف پروردگار، روح خود را تقويت نمايد. اين اعتماد خود دارويي براي روان و جان بيمار خواهد بود. قرآن کريم چنين مي‌‌فرمايد:

﴿رَحْـمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ﴾.[3]

اين از لطف و رحمت پروردگار توست که (به دعاي بندگان) شنوا و آگاه است.

«ما قرآن را براي شفا و لطف به کساني که ايمان آورده‌اند، فرستاديم».

شفاي قرآن بر سه نوع است:

الف) تاثير قانونگذاري: شامل ايمان به خدا، نه تنها به عنوان خالق بلکه پشتيبان و حامي، اين نوع شفا شامل فوايد پزشکي، نمازهاي واجب، روزه، صدقه و حج و زيارت نيز مي‌‌باشد.

ب) راهنماي سلامتي: مواردي از ديدگاه قرآن و سنت پيامبر اعظم شامل :

1) خوردن عسل: ﴿يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ﴾.

از درون زنبور عسل شربتي به رنگ‌‌هاي مختلف خارج مي‌‌شود که در آن شفاي انسان است.[4]

2) خوردن زيتون: ﴿وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلينَ﴾ (و برايتان درخت زيتون که از کوه سينا بيرون مي‌‌آيد رويانديم (که از آن روغن به دست مي‌‌آيد) و به مصرف طعام مي‌‌رسد.[5]

3) دوري از خوردن افراطي

4) ممنوعيت خوردن الکل،

5) مردار، خون و گوشت خوک: ﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْـمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ﴾ (مردار و خون و گوشت خوک برشما حرام است. )

از نظر بهداشت، گوشت خوک داراي پليدي‌هايي است از جمله:

کرم تنياسليوم که در معده از (کيست) بيرون مي‌‌آيد و توليد بيماري مي‌‌کند. (اين بيماري در کشورهاي غيراسلامي که گوشت خوک مصرف مي‌‌کنند بسيار شايع است. )

کرم تريشين که داراي زاد و ولد بسيار است و گلبول‌هاي سرخ را از بين مي‌‌برد و شخص را دچار کم خوني و التهابات عضلاني مي‌‌کند و به سوي مرگ مي‌‌کشاند.

6) همجنس گرايي، 7) بي عفتي و 8) نزديکي زمان قاعدگي (حيض)

ج) تاثير شفاي مستقيم قرآن: از حفظ خواندن قرآن توسط بيمار و يا توسط دیگران، براي بيمار تاثير مستقيم شفا را نشان مي‌‌دهد. اين مورد اغلب در اهداف پزشکي اکو (انعکاس صدا) استفاده مي‌‌شود.

بازتاب صدا نيروي قدرتمندي است که جهت پرواز برفراز کوه‌ها استفاده مي‌‌شود. اکنون نسخه کوچک شده اکو در دستگاه، جهت شکستن سنگهاي کليه (تحليل و خردسازي)، سنگ کيسه صفرا و حتي غشاء دروني باکتري‌ها به کار مي‌‌رود. شنيدن قرآني که از بر خوانده مي‌‌شود در مطالعات دکتر احمد کدي (Ahmed E. Kadi) نشان مي‌‌دهد که فشار خون و ضربان قلب پايين مي‌‌آيد، و سبب آزاد و شل شدن ماهيچه‌هاي نرم، تنها بين عرب‌هاي مسلمان مي‌‌شود نه غیر مسلمانان عرب و کافران. نقل شده است که هدف بازتاب صدای «الف لام ميم» (سه کلمه اول سوره البقره، دومين سوره قرآن) در قلب است و بازتاب ياسين (سوره 36)، در غده هيپوفيز مغز مي‌‌باشد. بنابراين حضرت محمد هميشه بر خواندن قرآن با صداي بلند تاکيد مي‌‌کردند (قرآن - از برخواندن) با صداي بلند و نه آهسته، ايشان مي‌‌فرمايند: «فرق کسي که قرآن را با صداي بلند مي‌‌خواند با کسي که قرآن را با صداي آهسته مي‌‌خواند به مانند بطري عطري مي‌‌ماند که درب يکي از آنها بسته و ديگري باز است.»

استفاده از تفکر و انديشه در نماز

تفکر: شامل اعمال يادآوري و ارتباط با خداست، همانطور که بر ما یعنی شده است:

1. ﴿وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون‏﴾.[6]

«زماني که بنده‌ام از شما (اي محمد) درباره من مي‌‌پرسد، (به آنها بگوييد) من به آنها نزديکم: من به دعاي هر ملتمسي، زماني که مرا صدا مي‌‌کند، گوش مي‌‌دهم. از آنها مي‌‌خواهم به کلام من گوش دهند و به من ايمان آورند، تا در راه راست قدم گذارند. »

2. ﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾.[7]

«خداوند در قرآن مي‌‌فرمايند: مرا بخوانيد، تا خواسته‌هايتان را اجابت کنم»

3. ﴿الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ. أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾.[8]

«آنهايي که ايمان آورده و قلب‌هايشان با ياد خدا آرام مي‌‌گيرد، آگاه باشید! با ذکر نام خدا آرامشي در قلبشان به وجود مي‌‌آيد»

4. ﴿فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي‏ وَ لا تَكْفُرُونِ﴾.[9]

«مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم، شکرگزار باشيد و جز من کسي را نپرستيد»

5 . ﴿وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصيلاً﴾.[10]

«خدا را بسيار ياد کرده و او را در صبح و عصر عبادت کنيد».

6. ﴿الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ﴾.[11]

«همانند کساني باش که خدا را در همه حال نشسته، ايستاده و در حال راحتي و خوشي ياد مي‌‌کنند».

7. «و مردان و زناني که خدا را زياد ياد مي‌‌کنند، خدا آنها را مي‌‌آمرزد و به آنها پاداش بزرگي عطا مي‌‌کند.

8. ﴿وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ﴾.[12]

«خدا را بسيار ياد کن و او را صبح و عصر پرستش نما».

اثرات دعا از نظر فيزيولوژي

نه تنها انسانها سر تعظيم به درگاه خداي توانا فرود مي‌‌آورند، بلکه هر جنبنده اي به ستايش يزدان مشغول است.[13]

دکتر آلکسيس کارل، مي‌‌گويد: دعا و نماز قوي‌ترين نيرويي است که انسانها مي‌‌توانند ايجاد کنند؛ نيرويي است که چون قوه جاذبه، وجود و حقيقتي دارد. در حرفه پزشکي خود من مرداني را ديده‌ام پس از اينکه تمام معالجات در ايشان موثر نيفتاد و مايوس از داروي پزشکي شدند به نيروي دعا و عبادت از بيماري ماليخوليا رهايي يافته‌اند. دعا ونماز چون راديوم، يک منبع نيروي مشعشعي است که خود به خود توليد مي‌‌شود.

بشر مي‌‌کوشد از راه دعا نيروي محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدودي چون خدا افزايش دهد،

وقتي که ما دعا مي‌‌خوانيم، خود را به قوه محرکه پايان ناپذيري که تمام کائنات را به هم پيوسته است، متصل و مربوط مي‌‌کنيم، ما دعا مي‌‌کنيم که قسمتي از آن نيرو به حوائج ما اختصاص داده شود.

به صرف همين استدعا، نواقص ما تکميل مي‌‌شود و با قدرتي بيشتر و حالتي بهتر از جاي بر مي‌‌خيزيم.

هر وقت با شور و حرارت خود را در دعا و نياز، غرق مي‌‌سازيم، هم روح و هم جسم خود را به وجهي احسن تغيير مي‌‌دهيم. غيرممکن است مرد يا زن تنها برای برتري يک لحظه، به دعا بپردازد.

انسان هميشه از دعا و نماز نتيجه مفيدي مي‌‌گيرد

دنياي علم از دنياي نيايش متفاوت است اما با آن متباين نيست، لکن نتايج دعا و نيايش را مي‌‌توان از روي علم دريافت؛ زيرا نيايش نه تنها بر روي حالات عاطفي بلکه بر روي کيفيات بدني نيز اثر مي‌‌کند و گاهي براي مدتي بيماري را بهبود مي‌‌بخشد. اين کيفيات هر چه قدر، غيرقابل درک باشد، اما بايد به واقعيت آنها معترف بود. نيايش به آدمي نيروي تحمل غم‌ها و مصائب را مي‌‌بخشد و انسان را اميدوار مي‌‌نمايد.

در موقع دعا کردن آدمي احساس مي‌‌کند که شريک غمي دارد و با او درد دل مي‌‌کند و احساس مي‌‌کند و احساسي به او دست مي‌‌دهد که با گوش دل مي‌‌شنود، که مي‌‌گويد «به تو کمک خواهم کرد» اين نداي ملکوتي و آسماني است که انسان را پشت گرم مي‌‌نمايد و اين اميد باعث پيدايش نيرويي در انسان مي‌‌شود که سبب کاميابي و موفقيت او را فراهم مي‌‌کند. گاهي اوقات آدمي نمي‌‌تواند اسرار زندگي خود را با کسي بگويد يا ناکامي‌هايش را براي کسي بازگو نمايد. اما هر چه بخواهد مي‌‌تواند به درگاه معبود خود اظهار نمايد و با او راز و نياز کند.

روانشناسان معتقدند؛ اگر کسي غم يا اندوهي يا نگراني خاطر داشته باشد، بايد افکاري را که موجب پريشاني حالش شده با ديگري در ميان بگذارد. آيا بهتر از درگاه خدا و بخشش و کمک‌هاي او جاي ديگري را سراغ داريد؟ چه کسي از همه بهتر مي‌‌تواند به انسانها کمک کند؟

اسماء گويد رسول خدا فرمود: هر کسي با غم يا اندوه يا ناراحتي رواني و پريشاني خاطر روبرو شد اين دعا را بخواند: «اللَّـهُ رَبِّي وَ لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوت‏».

داروي ترنکي ليزان يا آرام بخش، اعتماد به نفس و اعتقاد به خداي يکتا است و نيز توکل در امور (قدرت ايمان است که با تلقين به نفس بتواند آرامش خاطر را فراهم سازد) همينطور که داروها اثر شيميايي دارند و با اثر کردن خود روي عضو آسيب ديده موجب بهبودي مي‌‌گردند و همين گونه که ناراحتي خارجي روي روان اثر کرده، جسم را متاثر مي‌‌سازد از همين راه هم توکل، ايمان و دعا که اثر روان بخش دارد، موثر است.

ابن‌سينا مي‌‌گويد: شايد اخباري از عرفا که دگرگون کردن عادات را در بر دارد به تو ابلاغ نشود و تو با سرعت آن را تکذيب کني، مانند اينکه گفته مي‌‌شود عارفي از خدا باران خواست و باران آمد يا طلب شفا نمود، بيمار شفا پيدا کرد يا نفرين کرد، زمين مردم را فرو کشيد و مانند اينها، تو که براي امتناع صريح راهي در دست نداري، توقف کن و شتاب زدگي به خود راه مده، زيرا براي همه اينها اسبابي در اسرار طبيعت است.

اگر اتومبيلي از حرکت باز ايستاد، تنها سازنده و متخصص آن به نحو احسن مي‌‌تواند به نواقص آن راه يابد، زيرا به تمام جهات آن وارد است، لذا خدايي که بندگان را آفريده و به تمام شئونات زندگي آنها آگاه است، بهتر از همه مي‌‌تواند به نابساماني‌هاي بشريت کمک کند. درباره آفرينش انسان، قرآن کريم مي‌‌فرمايد:

«و همانا آدمي را از گل خالص آفريديم پس آنگاه او را نطفه گردانيده و در جاي استوار قرار داديم. آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان و سپس بر استخوان‌ها گوشت پوشانيديم (پيکري کامل کرديم) و پس از آن (به دميدن روح پاک مجرد) خلقتي ديگر انشا نموديم». ﴿فَتَبارَكَ اللَّـهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ﴾. (آفرين بر قدرت کامل بهترين آفريننده).[14]

قرآن درباره دعا مي‌‌فرمايد:

﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾.[15]

«خداي شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانيد تا دعاي شما را مستجاب کنم و آنان که از دعا و عبادت من اعراض و سرکشي کنند خيلي زود با ذلت و خواري وارد دوزخ شوند».

سخنان پيامبر اعظم

حضرت محمد، همانند ديگر پيامبران خدا، ذکر نام خدا را در اکثر مواقع يادآور مي‌‌شدند. از سخنان مشهور ايشان مي‌‌توان به موارد ذيل اشاره کرد:

1- «هرچيزي که ممکن است زنگ بزند آن را جلا (صيقل) مي‌‌دهند، و صيقل قلب زنگ زده، ياد (ذکر) خداست».

2- به ايشان گفته شد، چه کساني پرهيزکار بوده و قدر و منزلت آنها نزد خداوند در روز قيامت بالا است؟ پيغمبر خدا پاسخ داد: «آنهايي که خداوند را بسيار ياد مي‌‌کنند».

3- در حديث قدسي آمده است که: خداوند مي‌‌فرمايد؛ من همان طور که بنده‌ام فکر مي‌‌کند، مي‌‌باشم. زماني که مرا ياد کند، با او هستم. اگر او نام مرا ببرد، من، خودم او را ياد مي‌‌کنم. اگر او در جمعي مرا ياد کند، من اورا در جمعي بهتر از آن، ياد مي‌‌کنم. اگر او (انسان) به من به اندازه يک وجب دست نزديک شود، من به اندازه درازاي بازو به او نزديک‌تر مي‌‌شوم، اگر او به سمت من بيايد (راه رود)، به سوي او مي‌‌دوم.

بنابراين، تفکر وتذکر، تمريني براي تمام افراد اهل حقيقت مي‌‌باشد. (تفکر و ذکر ياد خدا) انسان را خشنود کرده، نيروهاي پليد را شکست داده و از خود دور مي‌‌کند، معاش را افزايش داده، شخصيت‌ها را بالا برده، قلب‌ها را پاک کرده، خطاها را از بين مي‌‌برد و زبان را از دروغ، بدگويي و غيبت باز مي‌‌دارد.

درخواست کمک با دعا و راز و نياز

طبق گفته‌هاي غزالي، بيماري، ايمان را افزايش مي‌‌دهد و انسان را به خدا نزديکتر مي‌‌کند. با دانستن اين موضوع، در قرآن به ما خطاب مي‌‌شود. ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرينَ﴾. «اي کساني که ايمان آورده‌ايد، با صبوري و دعا کمک بخواهيد، زيرا خداوند با کساني است که در صبر ثابت قدم هستند».

حضرت محمد زماني که بيماري را مي‌‌ديدند، دعاي ذيل را قرائت مي‌‌کردند:

«اي خداي بزرگ سختي را برطرف کن، اي خالق بشر، بزرگترين درمان شما، شفا است. هيچ درماني جز از سوي شما نيست، علاجي که پشت آن هيچ بيماري نيست».

همچنين، دعاي زير را براي سلامتي بيان مي‌‌کردند:

«اي خدايي که جسمم را مداوا مي‌‌کني قلبم را درمان کن و بينايي‌ام (بينش) را از هر بيماري دور ساز. (3 مرتبه تکرار شده است)

آيا نماز و راز و نياز با خدا کاري انجام مي‌‌دهد؟

الف) حذيفه مي‌‌گويد: شيوه رسول خدا بود که چون مشکلي براي او پيش مي‌‌آمد به نماز پناه مي‌‌برد و از آن استعانت مي‌‌جست.[16]

ب) و از رسول خدا روايت شده که فرمود: پيامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگراني مي‌‌شدند به نماز پناه مي‌‌بردند.[17]

دکتر «لاري دوسي» (larry Dossey) در کتابش با عنوان «کلمات شفا دهنده» اثرات شفاي نماز گزار را استناد کرده است. در اين کتاب نمونه اي از تحقيق توسط دکتر Byrd در بيمارستان دولتي سانفرانسيسکو در سال 1988، ذکر شده است و در آن 393 بيمار قلبي تحت معالجه شديد در مدت بيش از 10 ماه قرار گرفتند و آنها را به دو گروه تقسيم کردند. بيماران گروه (الف) تا زماني که بيمارستان را ترک کنند، نماز مي‌‌خواندند. آنهايي که در گروه (ب) بودند نماز نمي‌‌خواندند. نتيجه خيلي جالب بود. آنهايي که نماز مي‌‌خواندند، زودتر بيمارستان را ترک کردند و ايست قلبي کمتري داشتند و تقريبا دو برابر کمتر دچار ناراحتي قلبي شديد شدند و تا 5/1 برابر کمتر به آنتي بيوتيک نياز پيدا کردند.

تيم تحقيقي همچنين مشاهده کردند که راز و نيازي که با مراقبت‌هاي دوستانه و محبت آميز همراه شود، حتي بهتر تاثير مي‌‌گذارد.

گزارش‌ها نشان مي‌‌دهد؛ افرادي که دچار گلودرد (آنژين) بودند و تحت مراقبت همسر قرار گرفتند و عشق و محبتي نيز بر آنها حاکم بود، تا 50 درصد در کاهش گلودرد آنها نسبت به افرادي که مجرد بودند يا طلاق گرفته بودند تفاوت حاصل شد.

دعا و راز و نياز حتي زماني که خواب هستيم، تاثير مي‌‌گذارند. حضرت محمد به ما توصيه مي‌‌کنند که قبل از خوابيدن آياتي از قرآن (سوره اخلاص، فلق، ناس و آخرين بخش سوره بقره) را قرائت کنيم.

تمرين ما

در تمام اوقات فراغتم، فکر مي‌‌کنم، به ويژه در حال رانندگي، و براي خودم، خانواده‌ام، دوستانم و بيماراني که نامشان را مي‌‌دانم دعا مي‌‌کنم و مي‌‌دانم که شفادهنده اصلي تنها خداست.

زماني، مريض بدحالي را که تومور غدد فوق کليوي داشت و دچار شوک شده بود عيادت کردم. از او پرسيدم، مي‌‌خواهي چه کاري برايت انجام دهم؟ ايشان با توجه به گفته‌هاي دکترها که؛ احتمال خوب شدنش ضعيف است، بدون نااميدي گفت دعا کنيد. من دستم را بر روي تومور قرار دادم و دعاي مربوط به پيامبران خدا را خواندم و آنجا را ترک کردم. روز بعد، زماني که به آنجا رفتم، با کمال تعجب ديدم که آن شخص بر روي تختش نشسته و لبخند مي‌‌زند. ايشان گفت ديروز مجددا از بدن او عکسبرداري کردند، ولي هيچ اثري از غده در بدنش نديدند.[18]

 


[1] . «ذکر الله شفاء القلوب».

[2] . ﴿الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ﴾. سوره بقره، آيه 156.

[3] . سوره دخان، آيه 5.

[4] . سوره نحل، آيه 69.

[5] . سوره مومنون، آيه 20.

[6] . آيه 186، سوره بقره.

[7] . سوره غافر، آيه 60.

[8] . سوره رعد آيه 28.

[9] . سوره بقره آيه 152.

[10] . سوره انسان آيه 25.

[11] . سوره آل عمران آيه 191.

[12] . سوره آل عمران آيه 41.

[13] . قرآن، سوره جمعه.

[14] . (سوره مومنون آيات 12-13-14)

[15] . (سوره مومن آيه 59)

[16] . «و عن حديفه قَالَ‏: کان رسول الله اذا حزبه امر فزع الي الصلاه».

[17] . «و عن النبي قَالَ‏: کانوا يعني الانبياء يفزعون اذا فزعوا الي الصلاه».

[18] . روزنامه رسالت، شماره 6126 به تاريخ 2 / 2 /86، صفحه 19 (فرهنگي).

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: