borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
رنج نامه کوثر آفرینش «جلد اول»
آداب عیادت مریض

با توجه به این كه حضرت زهرا 3 بر اثر ظلم ظالمین در بستر بیماری آرمیده بود بحثی در باب عیادت مریض می‌آوریم.

اسلام دینی است اجتماعی كه افراد بشر را به اجتماعی زیستن فرا می‌خواند. این امر در برنامه‌ها و معارف آن به خوبی آشكار است. یكی از دستورات مهم اسلام درباره عیادت از بیماران و یا افرادی است، كه به هر نحو سلامتی خود را از دست داده‌اند؛ چه افرادی كه كسالتی جزئی دارند و چه كسانی كه دچار معلولیت و مجروحیت و جانبازی هستند.

آنكه بیمار می‌شود چشم به راه است تا دوستان و بستگان از او دیدار كرده، احوال او را جویا شوند؛ چرا كه مریض از دلجویی و عطوفت آنان خوشحال می‌شود. از نظر اسلام؛ عیادت از بیمار جزء حقوقی است كه برادران و خواهران دینی موظف‌اند نسبت به همدیگر مراعات كنند.

در روایتی از پیامبر اكرم6 نقل شده است كه حضرت فرمودند:[1] «از حقوق هر مسلمان بر مسلمان دیگر این است كه هرگاه با او دیدار كند، بر او سلام كند و هرگاه مریض شود از او عیادت نماید و هرگاه از دنیا رفت، در تشییع جنازه‌اش شركت كند.»

یكی از اصحاب امام صادق7 به نام «معلّی بن خُنیس‌» می‌گوید: از حضرت سؤال كردم كه حق مسلمان بر گردن مسلمان چیست؟ فرمود: هر مسلمان بر گردن برادر مسلمان خود، هفت حق واجب دارد؛ كه همه آنها بر او واجب است و اگر چیزی از آن حقوق را تضییع نماید، از ولایت و بندگی خدا خارج می‌شود و خداوند از بندگی او بهره‌ای ندارد (بندگی خدا را نكرده است) . گفتم: فدایت شوم! آن هفت حق كدامند؟ فرمود: ‌ای معلی! من نگران توام؛ می‌ترسم كه اگر بگویم، آنها را مراعات نكنی و آنها را تباه سازی و نگه نداری و آنها را بدانی و به آنها عمل نكنی. گفتم: لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ‏. فرمود:[2] «. . . و حق هفتم، آن است كه سوگندش را قبول كنی و دعوتش را بپذیری، از بیمارش عیادت كنی و در تشییع جنازه‌اش شركت كنی و اگر می‌دانی كه حاجتی دارد، برای برآوردن آن تلاش كنی. . . ‌»

ثواب عیادت بیمار

اسلام؛ پس از آنكه عیادت از مریض را از حقوق واجب مسلمانان نسبت به یكدیگر شمرده و آن را وظیفه الهی - انسانی دانسته، جهت ایجاد انگیزه و تشویق مؤمنین به این كار، با بیان پاداش‌های اخروی، عیادت كنندگان را به این فریضه مهم فرا می‌خواند. امام صادق7 درباره ثواب عیادت از مریض می‌فرماید:[3] «هر مؤمنی كه برادر مؤمنش را در بیماری‌اش عیادت كند، اگر صبح باشد، هفتاد هزار ملك او را تشییع (بدرقه و همراهی) كنند و چون نزد او بنشیند رحمت [خدا] او را فرا گیرد و تا شب برای او استغفار كنند، و اگر شب باشد، همین اجر تا صبح برای او خواهد بود. ‌»

در روایتی از رسول خدا6 نقل شده كه حضرت فرمودند:[4] «هنگامی كه انسان به عیادت برادر مسلمان خود می‌رود، در میان میوه‌های چیده نشده بهشتی راه می‌رود، تا آن گاه كه [نزد بیمار] بنشیند، و هنگامی كه نشست، رحمت [خدا] او را فرا می‌گیرد. اگر صبح باشد تا صبح دیگر هفتاد هزار فرشته بر او درود می‌فرستند. ‌»

آداب عیادت

1. هدیه بردن

یكی از توصیه‌های ائمه معصومین: جهت عیادت، همراه داشتن هدیه است؛ اما نباید برای بردن و دادن هدیه، عوض و جایگزینی باز كرد؛ چرا كه دنبال عوض و معوض بودن و گلایه از آن، نشانه كم ظرفیتی است. توصیه علی7 در این خصوص این است كه[5] «به عیادت كسی برو كه از تو عیادت نمی‌كند و برای كسی هدیه ببر كه برای تو هدیه نمی‌آورد.‌»

یكی از غلامان امام صادق7 می‌گوید: یكی از آشنایان بیمار شد، جمعی از دوستان به ملاقات او می‌رفتیم كه در راه به امام صادق7 برخوردیم. حضرت فرمودند: كجا می‌روید؟ گفتیم: برای عیادت فلانی می‌رویم. فرمودند: بایستید. ما نیز ایستادیم. پرسیدند: «آیا [برای مریض هدیه‌ای از قبیل] سیب، به، گلابی، عطر یا قطعه‌ای از عود با خود می‌برید؟ عرض كردیم: چیزی از اینها همراه نداریم. حضرت فرمودند: مگر نمی‌دانید مریض با چیزی كه برایش برده می‌شود، آرامش خاطر پیدا می‌كند؟‌»[6]

2. كوتاهی زمان عیادت

دستور قرآن حكیم و عترت طاهرین: به ما این است؛ كه؛ وقتی به عیادت بیمار رفتید، زیاد ننشینید و زود برخیزید؛ چرا كه اولاً، او خسته است و رنج می‌برد، ثانیاً، به خاطر مراعات حال عیادت كننده‌ها، علی رغم میل باطنی، خود را به زحمت می‌اندازد. به این خاطر، بهترین عیادت، كوتاه‌ترین آن است.[7] در روایات، برای كسی كه در عیادت از مریض به كم‌ترین زمان بسنده كند، وعده اجر و پاداش داده شده؛ چنان كه از علی7 رسیده كه فرمودند:[8]

«از عیادت كنندگان، كسی بیشترین پاداش را از خداوند می‌برد كه هرگاه به عیادت برادر خود می‌رود، نشستن را كوتاه كند، مگر آنكه خود بیمار دوست داشته باشد و از او بخواهد. ‌» همچنین حضرت صادق7 فرمودند:[9] «از عیادت كنندگان آن كسی از شما پاداش بیشتری دارد كه كمتر بنشیند.‌»

3. دلداری دادن بیمار

از برترین شیوه‌های درمانی ـ خصوصا در مورد امراض روانی ـ این است كه؛ به بیمار دلداری و قوت قلب داده شود.

استفاده از روش تلقین در بهبود بیماریها دارای جایگاه ویژه‌ای است.

ضروری است عیادت كنندگان به این مطلب توجه كرده، توصیه رسول گرامی6 را مراعات نمایند كه فرمود:[10] هرگاه بر بیمار وارد شدید، اندوه او را نسبت به زمان مرگ برطرف سازید [و او را به آینده امیدوار كنید] . این كارا گر چه چیزی را برنمی گرداند [و مقدرات را تغییر نمی‌دهد]، اما موجب آرامش روح می‌گردد.‌»

4. پرسش از حال بیمار

یكی دیگر از آداب عیادت بیمار؛ پرسش از حال و احوال مریض است و اینكه عیادت كننده دقایقی را از وضع جسمانی و مریضی او پرسش كند. رسول گرامی اسلام6 همه عیادت را در این می‌دانند كه دیدار كننده از حال و وضع بیمار پرسش كند و جویای احوال او باشد:[11] همه عیادت بیمار به این است كه؛ یكی از شما دست خودش را بر او بگذارد و از او بپرسد كه حال او چگونه است؛ چگونه صبح كردی و چگونه روزت را گذراندی؟ و تحیت كامل شما دست دادن است.‌»

5. دعا برای بیمار

از توصیه‌های معصومین: در خصوص آداب عیادت این است كه برای مریض دعا كنید و از خداوند سلامتی و عافیت او را درخواست نمایید. همچنین از او بخواهید برای شما دعا كند كه دعای مریض مستجاب است.[12] رسول‌اكرم6 فرمودند:[13] «بیماران را عیادت كنید ... و برای مریض دعا كنید و بگویید: خدایا! او را به شفای خودت شفا عطا كن و با دوای خودت مداوا كن و از بلای خود سلامت بخش.‌»

سیره خود حضرت بر این بوده كه هنگام عیادت مریض، برای بیمار طلب عافیت می‌كرد. نقل شده؛ وقتی به عیادت سلمان فارسی آمدند و خواستند از بالین سلمان برخیزند، فرمودند:[14] «‌ای سلمان! خداوند رنج تو را برطرف سازد و گناهت را ببخشد و دین و بدن تو را تا آخر عمرت حفظ كند.‌»

6. توقع پذیرایی نداشتن

از آنجا كه هدف از عیادت بیمار اظهار محبت و ادای حق مسلمانی و كسب اجر معنوی است، كسی كه به دیدن بیمار می‌رود نباید انتظار پذیرایی داشته باشد؛ چرا كه بیمار، خود گرفتار بیماری است و خانواده او نیز، گرفتار پرستاری از مریض هستند. پس ادب حكم می‌كند كه هنگام عیادت از مریض تا جایی كه ممكن است خانواده او را به زحمت نیندازیم.

امام رضا7 از پدرانش نقل می‌كند؛ كه علی7 فرمود:[15]

پیامبر خدا6 از اینكه چیزی نزد بیمار خورده شود - در زمانی كه عیادت كننده از او عیادت می‌كند - نهی كرده است؛ زیرا این كار سبب می‌شود كه خداوند پاداش عیادتش را از بین ببرد. ‌»

در باب عیادت مریض، سخن را با حكایتی آموزنده كه شهد شیرینی است برگرفته از آیات و روایات، به پایان می‌بریم. منقول است از مرحوم حاجی سبزواری كه برای عیادت بیماری می‌رفت و عده‌ای هم با او بودند. نزدیك منزل بیمار كه رسید، برگشت و نرفت. اطرافیان پرسیدند: آقا چرا تا اینجا آمدید و حالا برمی‌گردید؟ آقا جواب داد كه خطوری به قلبم كرد كه بیمار وقتی مرا ببیند از من خوشش خواهد آمد و می‌گوید كه؛ سبزواری چه انسان والا و بزرگی است كه به عیادتِ منِ بیمار آمده است. حالا برمی گردم تا هنگامی كه «اخلاص‌» اولیه را بیابم و تنها برای «خدا» به عیادت بیمار بیایم.[16]

چگونه از بیمار عیادت کنیم؟[17]

تصور کنید؛ امروز شما تصمیم می‌گیرید برای ملاقات یکی از دوستانتان که در بستر بیماری است، به منزلش بروید. یک دسته گل زیبا، یک جعبه شیرینی و چند کمپوت هم تهیه می‌کنید و به عیادت او می‌روید. ساعتی بعد هنگام خروجِ از منزل دوست بیمارتان، متوجه می‌شوید او از حضور شما خرسند نشده است. علت چیست؟ شاید ملاقات بیمار، آدابی داشته که شما رعایت نکرده‌اید. شاید ملاقات شما بیش از حد طولانی شده است! شاید دوستتان می‌خواست بخوابد و شما مزاحم خوابش شدید. شاید بیش از حد صحبت کرده‌اید. شاید زمان مناسبی برای ملاقات انتخاب نکرده‌اید. شاید جمله یا کلمه‌ای به زبان آوردید که باعث آزردگي خاطر او شده است.

عیادت از بیمار؛ آداب و رسومی دارد که اگر این آداب ‌ از سوی ملاقات کنندگان، رعایت نگردد، ممکن است در روحیه بیمار و روند بهبودی بیمار تأثیر منفی بگذارد. در این مقاله سعی شده دلایل، آداب و مقررات عیادت از بیماران بررسی شود.

همانطور که می‌دانیم، انسان موجودی اجتماعی است و لذا بسیاری از فعالیت‌ها و مناسبات انسانی به صورت جمعی و گروهی صورت می‌پذیرند. در دین اسلام نیز به وحدت در بین مسلمین توصیه‌های زیادی شده است؛ از نماز جماعت گرفته تا شرکت در حج و سایر امور پسندیده.

یکی دیگر از توصیه‌های دین اسلام، که مورد تأکید اکثر پزشکان و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان نیز هست، عیادت از بیمار و تنها نگذاشتن فرد به هنگام بیماری است که نشان از جمعی بودن روحیات افراد در موقعیت‌ها و شرایط گوناگون دارد.

حضور دسته‌جمعی برای بیمار روحیه‌بخش است

حضور دسته جمعی بر بالین بیمار (به شرط اینکه بیماری‏اش خیلی حاد نباشد یا از ملاقات منع نشده نباشد) باعث می‏شود بیمار احساس کند به جمع تعلق دارد و از دیگران جدا نیست و این می‏تواند در روحیه بخشی به او مؤثر باشد و موجبات باز یافتن سلامتش را فراهم کند. تا جایی که در بعضی روایات، عیادت از مؤمن بیمار را همردیف با زیارت خانه خدا ذکر کرده‏اند. و اولیای اسلام در احادیث متعددی، این کار را به ‌عنوان یکی از وظایف پسندیده اجتماعی، به مسلمانان توصیه کرده‏اند.

در اشعار و متون کهن فارسی هم بارها از لذت عیادت توسط دوستان، یاد شده و این بیت مشهور سعدی که؛

 

«گر طبیبانه بیایی به سر بالینم

 

به دو عالم ندهم لذت بیماری را»

اشاره‌ای ظریف به همین مطلب دارد. اگر شما هم تجربه یک بیماری شدید یا یک‌‌بار بستری شدن را داشته باشید، حتماً می‏دانید که عیادت و ملاقات، به‌خصوص از جانب کسانی که دوستشان داریم و سایر نزدیکان، چه تأثیر انکارناپذیری بر روحیه بیمار دارد.

البته عیادت هم آداب و رسوم خاصی دارد که اگر درست اجرا نشوند، گاهی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و نه تنها در روحیه او تأثیر مثبت نداشته باشد، بلکه بیشتر باعث کسالت و افسردگی فرد بیمار شود. در واقع هدف از عیادت بیمار، ایجاد بار روانی مثبت بر فضای اتاق بیمار و افکار مثبت در خود بیمار است و با این شیوه اندکی از تألمات روحی و حتی جسمانی فرد بیمار کاسته می‌شود. هرچند ذکر این نکته ضروری است که تأثیرات مثبت روانی و جسمانی عیادت از مریض، بسته به رعایت عوامل متعددی می‌باشد که در عین سادگی نقش بسیار مهمی در این فرآیند ایفا می‌کنند. دقت در انتخاب زمان مناسب، و استفاده از ادبيات مناسب و عبارات شايسته، نحوه روبه‌رو شدن با فرد بیمار و شیوه احوالپرسی‌، از مواردی هستند که در روحیه فرد بیمار تأثیر داشته و آرامش روانی را به او باز می‌گردانند.

یک ملاقات خوب و اصولی می‏تواند بیمار را از نظر روانی تقویت کند و باعث ‏شود فرد، فرآیندهای شناختی؛ مثل مهم بودن و با ارزش بودن، تنها نبودن را در ذهن خویش تقویت کند و از طریق تجسم‌سازی و تصویرپردازی مثبت، روند غلبه بر بیماری را تسریع و تسهیل کند. هیچ‌کس نمی‏تواند انکار کند که ذهن انسان تا چه حد قدرتمند است و این ذهن قوی، در بسیاری از موارد می‏تواند روی جسم تأثیر مستقیم بگذارد.

تأثیر مثبت ذهن روی جسم، مسلماً پیامد‌های خوشایندی برای بیمار خواهد داشت و راه رسیدن به قله‌های بهبودی را هموار می‌سازد. بنابراین بخش عمده‌ای از روند بهبود بیماری فرد بیمار، بستگی به میزان مقاومت و اراده روانی او دارد، چیزی که با حمایت اطرافیان تقویت می‏شود. و هر قدر این حمایت منطقی و عاطفی‌تر باشد، مسلماً در روند بهبود شرایط بیمار تأثیر عمیق‌تر و جدی‌تری خواهد داشت.

حال که به ضرورت عیادت از بیمار پی بردیم، بهتر است با اصول و مقررات این مقوله نیز آشنا شویم؛ چرا که ‌ رعایت نکردن برخی نکات ساده و پیش پاا‌فتاده، هنگام عیادت از مریض، ممکن است نه تنها در روحیه بیمار اثر مطلوب نداشته باشد، بلکه باعث کسالت و دلسردی بیمار شود.

اصول یک عیادت اثرگذار و به یادماندنی عبارتند از:

1- انتخاب زمان مناسب: زمان مناسبی را برای عیادت از بیمار انتخاب کنید. صبح زود، هنگام ظهر یا اواخر شب، ساعات مناسبی برای عیادت نیستند. در واقع شما باید وقت خود را با بیمار تنظیم کنید و حق ندارید ساعات بیکاری خود را برای عیادت بیمار قرار دهید.

2- هماهنگ کردن با بیمار: قبل از اینکه به ملاقات فرد بیمار بروید، حتماً با او تماس بگیرید و از آمادگی‌اش برای پذیرفتن مهمان، مطلع شوید. گاهی اوقات ممکن است، ملاقات‌کنندگان دیگری در منزل وی حضور داشته باشند که با مراجعه سرزده شما، تعداد افراد، بیش از حد زیاد شود و این برای بیمار خوشایند نیست. یا شاید ممکن است بر اثر نوعی معالجه یا تزریق، دچار درد یا حالت خاص دیگری شده باشد و نخواهد کسی او را در این حالت ببیند و نکته آخر اینکه؛ حداقل به خانواده او فرصت می‌دهید اتاق را مرتب کنند یا چيزي براي پذيرايي تهيه كنند.

3- رعایت بهداشت فردی: قبل از مراجعه به منزل بیمار، سعی کنید دوش بگیرید. لباس مرتب با رنگ شاد و تمیز بپوشید. تمیزی و مرتب بودن نشان از علاقه شما به فرد بیمار می‌باشد و ‌او متوجه خواهد شد که، برای دیدن او وقت گذاشته‌اید و به اجبار یا برای خالی نبودن عریضه نزد او نیامده‌اید. البته در استفاده از نوع عطر و ادکلن دقت کنید و حتی المقدور هنگام ملاقات بیمار، از عطر، ادکلن و مواد آرایشی استفاده نکنید.

4- تهیه هدیه: بهتر است دست خالی به عیادت بیمار نروید و یک کادوی معمولی نظیر یک شاخه گل، یک جعبه شیرینی یا کمی میوه تهیه کنید. گاهی اوقات تهیه یک مجله یا روزنامه هم ممکن است در تغییر روحیه بیمار مؤثر باشد. البته پژوهش‌ها نشان می‌دهند که خریدن گل و نگاه‌کردن به آن موجب برانگیخته شدن احساس شادی و آرامش و طراوت و مثبت‌اندیشی و دوری از غم و اندوه می‌شود.

پروفسور جنت‌هاویلند جونز، روان‌شناس و استاد دانشگاه روگرز می‌گوید: «نقش گل در سلامت روانی افراد بسیار مهم است و فرد با تماشا کردن به گل و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر زیبای آن می‌تواند حالت روانی نامتعادل خود را تغییر دهد و به حالت طبیعی بازگردد، در واقع، گل عاملی برای تعدیل رفتار در طول شبانه‌روز بوده و هر بار نگاه‌کردن به گل، عاملی برای ایجاد اتصال عصبی مثبت در مغز است. » نتایج مطالعات زیادی، رابطه میان هدیه‌دادن گل به بیماران و بهبود سلامت آنها را نشان داده است؛ گل و گیاه و حتی شاخه‌ای گل به سرعت می‌تواند روحیه بیمار را تغییر داده و او را شاد و هیجان‌زده کند. نشانه آن هم لبخند بیمار است و این نشانه بروز یک تغییر مثبت در روحیه است.

نگاه‌کردن به گل و گیاه بر رفتار و حالت روانی بیمار، تأثیر مثبت دارد. بررسی‏ها نشان داده است؛ افرادی که در محیط اطرافشان گل و گیاه وجود دارد، دو تا چهار برابر آرام‌تر، مهربان‌تر و شادتر از دیگران ارزیابی شده‌اند و می‌توانند این حس را با رفتار مثبت خود به دیگران نیز منتقل کنند. پژوهشگران توصیه می‌کنند همواره یک شاخه گل یا یک گلدان کوچک گل در معرض دید بیمارتان قرار دهید. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که ممکن است بیمار به گل حساسیت داشته باشد، بنابراین شما، گل را در ابتدا دور از بیمار در محلی مناسب قرار دهید تا اگر حساسیت نداشت، اطرافیان بیمار محل مناسبی برای قرار دادن گل انتخاب کنند.

5- رعایت آداب ورود به یک مکان: قبل از ورود به اتاق حتماً در بزنید و آداب ورود به اتاق را رعایت کنید. حتی اگر بیمار از دوستان صمیمی شما باشد، باز هم کسب اجازه و رعایت ادب ضروری است.

6- رعایت آداب معاشرت: بعد از ورود به اتاق با بیمار دست بدهید و او را بغل کنید. (جز در مواردی که از نظر پزشکی امکان سرایت بیماری یا بدتر شدن حال بیمار وجود داشته باشد، یا در مورد بیمارانی که جراحی‌های سنگینی انجام داده‌اند.) فاصله گرفتن از بیمار و ترس نابه‌جا از سرایت بیماری که مسری نیست، نوعی توهین محسوب می‌شود و ممکن است به بیمار بر بخورد.

7- احوالپرسی: پس از ورود به اتاق بیمار با او ارتباط برقرار کنید و حالش را بپرسید. برای احوالپرسی از بیمار می‌توان از همان جمله معمولی «حالت چه‌طوره؟» استفاده شود. حتی ادای این جمله با صدای محزون و بم، کاری غلط است، چون ممکن است بیمار در آن لحظه واقعاً احساس خوبی داشته باشد، اما همین لحن او را به دنیای بیماری برگرداند. بنابر این بهتر است خیلی طبیعی با بیمار برخورد کنید و از گرفتن ژست‌های غمگین یا ترحم گونه بپرهیزید و حتی طوری وانمود کنید که گویی او بیمار نیست.

8- همراه بودن با بیمار: در طول مدت عیادت با بیمار همراه باشید و از پرداختن به تماشای تلویزیون یا پاسخ دادن به تلفن همراه و پیامک‌های آن و یا هر کاری غیر از توجه به بیمار، خودداری کنید. البته اگر بیمار در حال تماشای برنامه مورد علاقه‌اش بود، شما هم با او همراهی کنید. ولی صلاح نیست او را مجبور به تماشای برنامه مورد علاقه تان کنید.

9- انتخاب ادبیات گفتاری مناسب: در انتخاب موضوع صحبت و گفتار خود و نوع ادبیات گفتاری خود دقت کنید. از بلند صحبت کردن یا شوخی‌های نابه‌جا بپرهیزید. استفاده از کلمات منفی، صحبت از بیماری‌های دیگران، سؤال درباره میزان درد بیمار، انتقاد از سیستم دارو و درمان، پرسنل بیمارستان، هزینه‌های جاری درمان، تحمل سختی راه برای رسیدن به منزل بیمار، تقاضای توضیح درباره علائم بیماری یا ایراد و ابراز تردید درباره پزشک معالج، یا نوع داروی مصرفی توسط فرد بیمار، گرانی و تورم و موضوعات ناخوشایند جامعه، می‏تواند بیمار را دچار رکود روانی کرده و فرایند بهبودی بیمار را دچار اختلال کند. در ضمن هیچگاه بیمار را سرزنش نکنید و اگر یک بی‌احتیاطی او را به این روز انداخته است، هرگز از آن موضوع حرفی به میان نیاورید.

10- ارسال امواج مثبت: شاد باشید و سعی کنید محتوای حرف‏هایتان نیز، مثبت باشد و از پیام‏های ارتباطی امیدوارانه استفاده کنید. همدلی با بیمار در تخفیف رنج و ناراحتی‌های بیمار، نقش مؤثری دارد و سبب می‏شود که او دوباره این را به خاطر بیاورد که دیگران هم مثل او به مشکلات جسمی دچار شده‏اند و می‌شوند و بیماری مختص او نیست. یاد کردن از افرادی که این بیماری را پشت سر گذاشته‌اند و درمان شده‏اند، نیز روحیه فرد را تقویت می‏کند. در مورد بیمارانی که باید طول درمان بیشتری را طی کنند، دعوت به صبر و بردباری نیز بسیار مفید است.

11- عدم اظهار فضل یا اظهار نظر‌های غیر منطقی: گاهی اوقات، ممکن است شما مقاله یا کتابی در مورد بیماری او مطالعه کرده یا شاید از قبل اطلاعاتی در مورد این بیماری داشته باشید. این اطلاعات حتی اگر خیلی مفید و به روز هم باشند هرگز نباید بدون اجازه بیمار، شروع به صحبت در مورد آنها کرد. در واقع هنگام ارتباط با هر بیماری، کسب اجازه و رعایت انتخاب موضوع توسط بیمار یک اصل اخلاقی محسوب می‌شود. صحبت از کم و زیاد بودن دمای اطاق، نوع پوشش بیمار، نوع غذا و سایر توصیه‌های سنتی را نیز فراموش کنید.

12- مدیریت زمان: زمان را مدیریت کنید و سعی کنید ملاقات خود را بیش از حد طولانی نکنید. البته اگر بیمار اصرار به ادامه حضورتان داشت، حتماً نزد او بمانید.

13- رعایت حال بیمار: حتی المقدور از بردن کودکان یا افرادی که مریض هستند، نزد فرد بیمار خودداری کنید. کودکان علاوه بر اینکه ممکن است زودتر از بزرگسالان در معرض بیماری قرار بگیرند، عاملی برای بر هم زدن نظم و سکوت اتاق فرد بیمار شده و ممکن است در روحیه فرد بیمار تأثیر منفی بگذارند. بردن فرد بیمار هم به دلایل پزشکی و روانی براي عيادت، چندان صحیح نیست.

14- انتخاب موضوعات مناسب: سعی کنید موضوعاتی را برای صحبت انتخاب کنید که خوشایند بیمار باشند. صحبت از حملات انتحاری، ترور، گرانی و تورم، افت تحصیلی و. . . در حضور بیمار جایز نیست. در واقع، مهم‌ترین نکته این است که موضوعات مورد علاقه بیمار (و نه موضوعات مطرح روز) در آن زمان مورد بحث قرار بگیرند. از بحث کردن با بیمار بپرهیزید و تا جایی که می‌توانید صحبت‌های او را بپذیرید و گفته‌هایش را تأیید کنید. بعد از بهبودی، شما به اندازه کافی وقت، برای رد گفته‌هایش دارید!

15- درک شرایط بیمار: از بیمار انتظار پذیرایی یا برخورد گرم و صمیمی نداشته باشید و شرایط روحی و روانی او را درک کنید.

16- دعا برای سلامتی: در حضور بیمار برای سلامتی‌اش دعا کنید و از خدا بخواهید هر چه زودتر، سلامتی را به او بازگرداند.

ملاقات در بیمارستان

عیادت از بیمار، در بیمارستان با منزل تفاوت‌های اساسی دارد، که علاوه بر رعایت موارد بالا نیاز به دقت در برخی موارد خاص نیز دارد. از جمله مواردی که رعایت آنها در هنگام عیادت مریض در بیمارستان ضروری است؛ حاضر شدن در ساعات مخصوص ملاقات می‌باشد و شما نمی‌توانید هر زمان که اراده نمودید به ملاقات فرد بیمار بروید.

نکته دیگر اینکه همه افراد عیادت‌کننده در همان ساعت خاص باید در بیمارستان حضور یابند و این ممکن است موجب ازدحام در اتاق بیمار شود. بنابراین رعایت نظم و سکوت با توجه به تعداد بالای عیادت‌کنندگان در بیمارستان ضروری است. همکاری با پرسنل بیمارستان و کادر درمان نیز از جمله مواردی است که رعایت آن در حین عیادت، مورد انتظار است.

دخالت نکردن در کار پرسنل بیمارستان را فراموش نکنید؛ حتی اگر خودتان پرستار یا پزشک هستید. اگر متوجه شده‌اید که چیزی به نفع بیمار نیست، باید به طور خصوصی در اتاق پرستاری و البته با کلامی مشورت‌گونه و پیشنهادی، موضوع را مطرح کنید. از بردن کودکان به بیمارستان حتی المقدور خودداری کنید. هنگام صحبت با بیمار حواستان به مریض‌های تخت‌های اطراف نیز باشد و طوری صحبت کنید که مزاحمتی برای سایر بیماران به وجود نیاورید.

در ضمن، توجه به سایر پیام‌ها و نکاتی که در راهرو‌های بیمارستان نصب شده، از ضروریات است. امید است با رعایت این نکات در هنگام عیادت از افراد بیمار، بتوانیم گامی کوچک در تسریع روند بهبودی‌شان برداریم.

عیادت مریض از نظر معصومین: [18]

یکی از نکته‌های اخلاقی و نشانه‌های اخلاق حسنه و حسن سلوک با مردم، عیادت بیمار است که در شرع مقدس اسلام در این باره اصرار فراوان شده است. عیادت بیمار از حقوقی است که مسلمانان بر یکدیگر دارند که لازم است نسبت به ادای آن خود را موظف بدانند.

حضرت علی7 از قول رسول خدا6 نقل می‌کند که آن حضرت فرمود:[19]

هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر سی حق دارد که باید آنها را انجام دهد و از این حقوق رهایی نخواهد یافت جز اینکه آنها را ادا کند و یا آنکه برادر مسلمانش از او درگذرد ... و از جمله آنها این است که هنگام بیماری از او دیدن کند... .

همچنین در حدیث دیگری آمده است که امام صادق7 از پدران بزرگوار خود نقل کرده است که پیامبر اکرم6 فرمود:[20]

مؤمن نسبت به مؤمن هفت حق دارد که باید ادا کند ... و یکی از آنها دیدار او در حال بیماری است.

از پیامبر اکرم6 نقل شده است که فرمود:[21]

حقّ مسلمانان بر مسلمان آن است که وقتی او را ببیند سلام کند و چون بیمار شود از او عبادت نماید و هنگامی که بمیرد جنازه‌‌اش را تشییع کند.

هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر سی حق دارد که باید آنها را انجام دهد و از این حقوق رهایی نخواهد یافت، جز اینکه آنها را ادا کند و یا آنکه برادر مسلمانش از او درگذرد . . . و از جمله آنها این است که هنگام بیماری از او دیدن کند.

ثواب عیادت بیمار از دیدگاه معصومین:

درباره ثواب عیادت بیمار نیز روایات بسیاری رسیده است

در حدیثی می‌خوانیم که رسول گرامی6 فرمود:[22]

هر مؤمنی که به دیدار بیماری برود، در رحمت خدا وارد می‌شود و زمانی که نزد آن بیمار بنشیند در رحمت خدا فرو می‌رود. اگر صبحگاهان به عیادت او برود هفتاد هزار فرشته تا شام او را دعا می‌کنند و اگر شامگاهان از وی عیادت کند تا صبح، هفتاد هزار فرشته به او دعا می‌کنند.

در روايت ديگري از رسول خدا6 آمده است كه فرمود:

مرحوم سيّد رضي نيز در اين باره روايتي از رسول خدا6 نقل مي‌‌كند كه فرمود:[23]

كسي كه به عيادت بيمار مي‌‌رود هميشه در ميان رحمت الهي راه مي‌‌رود تا بنشيند، آنگاه كه نزد بيمار نشست غرق در رحمت خدا مي‌‌گردد.

از برخي روايات استفاده مي‌‌شود كه دعا بر بالين بيمار به اجابت نزديك‌تر است زيرا لطف و عنايت خاص خداوند به همراه دلهاي شكسته است و مؤمن بيمار از اين فضيلت برخوردار مي‌‌باشد.

پيامبر اكرم6 فرمود:

روز قيامت خداي عزّوجلّ بنده اي از بندگان خود را ملامت ميكند و مي‌‌فرمايد: اي بنده من! چه چيز تو را بازداشت از عيادت من آن هنگام كه بيمار شدم (چرا به عيادت من نيامدي)؟

عرض مي‌‌كند: خدايا! تو خالق جهاني، درد و ناراحتي و مرض درباره تو معنا ندارد، تو منزّهي از اينكه مريض شوي. مي‌‌فرمايد: برادر مؤمن تو بيمار شد و به عيادتش نرفتي. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به ديدنش مي‌‌رفتي مرا نزد او مي‌‌يافتي و هر حاجتي داشتي برمي آوردم و اين به خاطر احترامي است كه بنده مؤمن نزد من دارد و من خداي رحمان و رحيمم.[24]

مولوي اين حديث را به نظم درآورده است، با اين تفاوت كه مي‌‌گويد؛ خداي متعال به حضرت موسي7 وحي كرد. آنگاه قسمت اول حديث را تحت اين عنوان «چرا به عيادت من نيامدي» به نظم درآورده و مي‌‌گويد:

 

آمد از حق سوي موسي اين عتيب

 

كان طلوع ماه تو ديده ز جيب

مشرقت كردم ز نور ايزدي

 

من حقم رنجورگشتم نامدي

گفت سبحانا تو پاكي از زيان

 

اين چه رمز است اين بكن يارب بيان

باز فرمودش كه در رنجوريم

 

چون نپرسيدي تو از روي كرم

گفت يا رب نيست نقصاني تو را

 

عقل گم شد اين گره را برگشا

گفت آري بنده خاص گزين

 

گشت رنجور او منم نيكو ببين

هست معذوريش معذوري من

 

هست رنجوريش رنجوري من

هر كه خواهد همنشيني با خدا

 

او نشيند در حضور اوليا[25]


احادیث مربوط به عیادت بیمار

در زیر چند حدیث راجع به عیادت بیمار آورده شده است:

حدیث (1) رسول اكرم6 :

عائِدُ المَريضِ يَخوضُ فِي الرَّحمَةِ؛  

عيادت كننده از بيمار، در رحمت خدا غوطه ‏ور می‌‏شود.[26]

حدیث (2) رسول اكرم6 :

عَائدُ المَريضِ في مَخْرَفَةِ الجنة حَتَّي يَرْجِع‏ 

عيادت كننده از بيمار، در بستان بهشتی است تا زمانی که باز می‌گردد.[27]

حدیث (3) امام صادق7 :

مَن عادَ مَريضا شَيَّعَهُ سَبعونَ أَلفَ مَلَك يَستَغفِرونَ لَهُ حَتّي يَرجِعَ إِلي مَنزِلِهِ؛

هر كس به عيادت بيمار برود، هفتاد هزار فرشته او را مشايعت می‌‏كنند و برايش آمرزش می‌‏طلبند تا آن گاه كه به منزل خود برگردد.[28]

حدیث (4) رسول اكرم6 :

إِنَّ الله‏َ تعالي يَقولُ يَومَ القيامَةِ: يَابنَ آدَمَ مَرِضتُ فَلَم تَعُدني! قَالَ‏: يا رَبِّ كيفَ أَعودُك وَأَنتَ رَبُّ العالَمينَ؟! قَالَ‏: أَما عَلِمتَ أَنَّ عَبدي فُلانا مَرِضَ فَلَم تَعُدهُ؟! أَما عَلِمتَ أَنَّك لَو عُدتَهُ لَوَجَدتَني عِندَهُ؟؛

خدای تعالی در روز قيامت می‌فرمايد: ای پسر آدم! من بيمار شدم اما عيادتم نكردی؟ عرض می‌كند: پروردگارا چگونه تو را عيادت كنم حال آن‏كه تو پروردگار جهانيانی؟ می‌فرمايد: مگر ندانستی كه فلان بنده ‏ام بيمار شد و عيادتش نكردی، مگر نمی‌دانستی كه اگر به عيادتش روی، مرا نزد او می‌‏يابی؟[29]

حدیث (5) رسول اكرم6 :

لِلمُسلِمِ عَلَي المُسلِمِ خَمْسٌ:

يُسَلِّمُ عَلَيْهِ إِذَا لَقِيَهُ، وَ يُجِيبُهُ ُ إِذَا دَعَاهُ، وَ يَعُودُهُ إِذَا مَرِضَ، وَ يَتْبَعُ جَنَازَتَهُ إِذَا مَاتَ، وَ يُحِبُّ لَهُ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ، .  

مسلمان بر مسلمان پنج حق دارد:

وقتی ببيندش به او سلام كند و وقتی بخواندش بپذيرد و وقتی بيمار شد عيادتش كند و وقتی بميرد جنازه‌‏اش را تشييع كند و هر چه برای خويش بخواهد برای او بخواهد.[30]

يكی از وابستگان امام صادق8 گويد: يك نفر از ياران حضرت بيمار شد و ما عده ‏ای از ياران امام برای عيادت او بيرون رفتيم. در راه با حضرت صادق7 روبرو شديم. از ما پرسيدند: كجا می‌رويد؟ عرض كرديم به عيادت فلانی می‌‏رويم. فرمودند: بايستيد. ما ايستاديم. حضرت فرمودند: آيا سيبی، بهی، تُرنجی، كمی عطر يا قطعه‌‏ای عود با يكی از شما هست؟ عرض كرديم: از اين چيزها با خود نداريم. حضرت فرمودند: مگر نمی‌دانيد كه بيمار از اين كه چيزی برايش ببرند، آرامش می‌يابد.[31]

حدیث (6) انس بن مالك مي‌گويد:

كانَ رَسولُ الله6 اِذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ اِخْوانِهِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ سَأَلَ عَنْهُ، فَاِنْ كانَ غائِبا، دَعا لَهُ وَ اِنْ كانَ شاهِدا زارَهُ وَ اِنْ كانَ مَريضا عادَهُ؛

رسول اكرم6 هرگاه يكی از اصحاب خود را سه روز نمی‌ديدند از حال او جويا می‌شدند، آنگاه اگر در سفر بود، دعايش می‌كردند و اگر در شهر بود به ديدارش و اگر مريض بود، به عيادتش می‌رفتند.[32]

حدیث (7) رسول اكرم6 :

«قال الله عز و جل مَن مَرضَ ثَلاثاً فَلَم يشُکُ إلَي أحَدٍ مِن عوادِهِ أبدَلتُهُ لَحماً خَيراً مِن لَحمِهِ وَ دَماً خَيراً مِن دَمِه»

خداوندU فرمود هر که سه روز بیمار شود و به هیچ یک از عیادت کنندگانش شکایت نکند گوشت و خونی بهتر از آنچه دارد جایگزینش می‌کنم.[33]

حدیث (8) ابی‌حمزه، از امام باقر7 نقل کرده است که حضرت فرمود:

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ7 قَالَ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ عَادَ مُؤْمِناً خَاضَ فِي الرَّحْمَةِ خَوْضاً فَإِذَا جَلَسَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ فَإِذَا انْصَرَفَ وَكلَ اللَّـهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَك يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ يَسْتَرْحِمُونَ عَلَيْهِ وَ يَقُولُونَ طِبْتَ وَ طَابَتْ لَك الْجَنَّةُ إِلَي تِلْك السَّاعَةِ مِنْ غَدٍ وَ كانَ لَهُ يَا أَبَا حَمْزَةَ خَرِيفٌ فِي الْجَنَّةِ قُلْتُ وَ مَا الْخَرِيفُ جُعِلْتُ فِدَاك قَالَ زَاوِيَةٌ فِي الْجَنَّةِ يَسِيرُ الرَّاكبُ فِيهَا أَرْبَعِينَ عَاما؛[34]

هر مؤمنی که مؤمن مریضی را عیادت نماید، در رحمت (خدا) غرق می‌‌شود، هنگامی که (در کنار مریض) نشسته است، رحمت خدا وی را احاطه می‌‌کند و هنگامی که از نزد مریض منصرف شد و رفت، خداوند هفتاد هزار فرشته را به او مأمور می‌‌کند که برای او استغفار و طلب رحمت نمایند و به او گویند:

خوشا به حال تو، بهشت برای تو گوارا باد، ‌ای ابوحمزه! او در بهشت صاحب خریفی خواهد شد. عرض کردم: فدایت شوم، خریف چیست؟ حضرت فرمود: مکانی است در بهشت به مساحت گردش چهل سال اسب سواری.

عیادت پیامبر اکرمﹷ از یک بیمار[35]

رسول اکرم6 به عیادت بیماری رفتند و از او احوالپرسی کرده و فرمودند: جریان بیماری تو چیست؟ عرض کرد: شما نماز مغرب را برای ما خواندید و در نماز سوره قارعه را قرائت فرمودید، پس از آن من گفتم: بار خدایا! اگر برای من در نزد تو گناهی است که می‌خواهی مرا به خاطر آن در آخرت عذاب کنی آن عذاب را زودتر در این جهان پیش آور و به آخرت نینداز.

با گفتن این جمله به حال بیماری و ناراحتی افتادم و به این حالت درآمدم و این چنین که می‌بینید شدم. رسول اکرم6 فرمود: بد چیزی گفتی چرا نگفتی:

﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ﴾[36]؛ و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند پروردگارا! به ما در دنیا بهره نیک و در آخرت هم بهره نیک عطا فرما و ما را از عذاب دوزخ در امان بدار.

آنگاه پیامبر6 برای او دعا کردند و آن جوان مریض، بهبودی یافت.[37]

محدّثين و مورّخين در كتاب‌های مختلفی آورده‌اند:

پس از رحلت حضرت رسول6، ياران حضرت اميرالمؤ منين علی7 نزد زيد بن ارقم كه يكی از اصحاب رسول خدا6 بود و در جريان غدير خم نيز حضور داشت آمدند و از او درباره امامت حضرت علی7 گواهی خواستند؛ ولی چون او از طرف حكومت برای خود احتمال خطر می‌داد از بيان حقيقت و جريان غدير خودداری كرد.

بعد از گذشت مدّتی، همين شخص مريض شد و در بستر بيماری افتاد، وقتی اميرالمؤمنين علی7 شنيد كه زيد بن ارقم مريض حال است به عيادت و ديدار او آمد.

همين كه زيد بن ارقم چشمش به جمال نورانی آن حضرت افتاد، گفت : مرحبا به امير مؤمنان، كه از من عيادت می‌نمايد، با اين كه وی ما را قبول ندارد و از ما دلگير و آزرده خاطر می‌باشد.

امام علی7 فرمود: ای زيد! آن ناراحتی كه برای ما به وجود آوردی هرگز مانع آن نمی‌شود كه ما شرط انسانيّت و حقّ دوستی را فراموش نموده ؛ و تو را در حال بيماری عيادت نكنيم .

و پس از آن افزود:

هركس مريضی را برای رضای خداوند عيادت كند، تا هنگامی كه در كنار مريض نشسته باشد، در سايه رحمت و لطف الهی خداوند قرار خواهد داشت .

و چون بخواهد برخيزد كه از نزد مريض بيرون رود، خداوند متعال هفتاد هزار ملك را مأمور می‌نمايد تا برای او درود و تحيّت فرستند؛ و مشمول رحمت الهی قرار می‌گيرد.

سپس افزود: ای زيد! من دوست داشتم كه چنين فضيلتی شامل حالم گردد؛ و به همين جهت از تو عيادت كردم.[38]


كرامت امام رضا7

دکتر نشست و گفت: که امروز بدتری!

 

پس از خدا بخواه که طاقت بیاوری

بابا نگاه کرد به بالا و خیس شد

 

مادر سپرد بغض خودش را به روسری

گفتند: «نا امید نشو! ما نمرده‌ایم

 

اینبار می‌بریم تو را جای بهتری»

حالم خرابتر شد و بغضم شکاف خورد

 

چرخید چشم خسته ی من سمت دیگری

دیوار، قاب عکس. . . نسیمی وزید و بعد

 

افتاد روی گونه ی من ناگهان پری

خود را کنار عکس کشیدم کشان کشان

 

وا کردم از خیال خودم سویتان دری

من بودم و سکوت و حرم- صحن انقلاب-

 

تو بودی و نبود به جز من کبوتری

لکنت گرفت قامت من بعد دیدنت

 

از هر طرف رسید شمیم معطری

ازمن عبور کردی و دردم زیاد شد

 

گفتم عزیز فاطمه من را نمی‌بری؟

گفتی بلند شو به تماشای هر چه هست...

 

دیدم کنار صحن نشسته ست مادری

فرمود: «در حریم منی یا علی بگو

 

برخیز تا به گوشه ی افلاک بنگری»

برخاستم . . . دو پای خودم بود. . . در مطب-

 

گرم قدم زدن شدم و سوی دیگری-

تکرار سجده‌ی پدری بود و آنطرف

 

تکرار «یا امام رضا»‌های مادری

دکتر نشست و دست به پاهای من گذاشت

 

دکتر به عکس خیره شده و گفت: محشری!

برخاستم درون مطب روی پای خود

 

فریاد مادر و پدرم کرد محشری


حکایت فرد ناشنوا و عیادت مریض[39]

مرد کری بود که می‌خواست به عیادت همسایه مریضش برود. با خود گفت: من کر هستم. چگونه حرف بیمار را بشنوم و با او سخن بگویم؟ او مریض است و صدایش ضعیف هم هست. وقتی ببینم لبهایش تکان می‌خورد. می‌فهمم که مثل خود من احوالپرسی می‌کند. کر در ذهن خود، یک گفتگو آماده کرد. اینگونه:

من می‌گویم: حالت چطور است؟

او خواهد گفت(مثلاً): خوبم شکر خدا، بهترم.

من می‌گویم: خدا را شکر، چه خورده‌ای؟

او خواهد گفت(مثلاً): شوربا، یا سوپ یا دارو.

من می‌گویم: نوش جان باشد. پزشک تو کیست؟

او خواهد گفت: فلان حکیم.

من می‌گویم: قدم او مبارک است. همه بیماران را درمان می‌کند. ما او را می‌شناسیم. طبیب توانایی است.

کر پس از اینکه این پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده کرد. به عیادت همسایه رفت. و کنار بستر مریض نشست. پرسید: حالت چطور است؟

بیمار گفت: از درد می‌میرم.

کر گفت: خدا را شکر.

مریض بسیار بدحال شد. گفت: این مرد دشمن من است.

کر گفت: چه می‌خوری؟

بیمار گفت: زهر کشنده،

کر گفت: نوش جان باد.

بیمار عصبانی شد. کر پرسید پزشکت کیست.

بیمار گفت: عزراییل[40] .

کر گفت: قدم او مبارک است. حال بیمار خراب شد، کر از خانه همسایه بیرون آمد و خوشحال بود که عیادت خوبی از مریض به عمل آورده است. بیمار ناله می‌کرد که این همسایه دشمن جان من است و دوستی آنها پایان یافت.

 

از قیـاسی[41] که بـکرد آن کـر گـزین

 

صحبت ده ساله باطل شد بدین

اول آنـکس کـاین قیـاسکـها نـمود

 

پـیش انـوار خـدا ابـلیس بـود

گفت نار از خاک بی شک بهتر است

 

من ز نـار[42] و او ز خاک اکـدر[43] است

بسیاری از مردم می‌پندارند خدا را ستایش می‌کنند، اما در واقع گناه می‌کنند. گمان می‌کنند راه درست می‌روند. اما مثل این کر راه خلاف می‌روند .


مولوی در مثنوی معنوی دفتر اول

 

آن کری را گفت افزون مایه‌‌ای

 

که تو را رنجور شد همسایه‌ای

گفت با خود کر که با گوش گران

 

من چه دریابم ز گفت آن جوان

خاصه رنجور و ضعیف آواز شد

 

لیک باید رفت آنجا نیست بد

چون ببینم کان لبش جنبان شود

 

من قیاسی گیرم آن را هم ز خود

چون بگویم چونی ای محنت‌کشم

 

او بخواهد گفت نیکم یا خوشم

من بگویم شکر چه خوردی ابا

 

او بگوید شربتی یا ماش با

من بگویم صحه نوشت کیست آن

 

از طبیبان پیش تو گوید فلان

من بگویم بس مبارک‌پاست او

 

چونک او آمد شود کارت نکو

پای او را آزمودستیم ما

 

هر کجا شد می‌شود حاجت روا

این جوابات قیاسی راست کرد

 

پیش آن رنجور شد آن نیک‌مرد

گفت چونی گفت مردم گفت شکر

 

شد ازین رنجور پر آزار و نکر

کین چه شکرست او مگر با ما بدست

 

کر قیاسی کرد و آن کژ آمدست

بعد از آن گفتش چه خوردی گفت زهر

 

گفت نوشت باد افزون گشت قهر

بعد از آن گفت از طبیبان کیست او

 

که همی‌آید به چاره پیش تو

گفت عزرائیل می‌آید برو

 

گفت پایش بس مبارک شاد شو

کر برون آمد بگفت او شادمان

 

شکر کش کردم مراعات این زمان

گفت رنجور این عدوی جان ماست

 

ما ندانستیم کو کان جفاست

خاطر رنجور جویان شد سقط

 

تا که پیغامش کند از هر نمط

چون کسی که خورده باشد آش بد

 

می‌بشوراند دلش تا قی کند

کظم غیظ اینست آن را قی مکن

 

تا بیابی در جزا شیرین سخن

چون نبودش صبر می‌پیچید او

 

کین سگ زن‌روسپی حیز کو

تا بریزم بر وی آنچ گفته بود

 

کان زمان شیر ضمیرم خفته بود

چون عیادت بهر دل‌آرامیست

 

این عیادت نیست دشمن کامیست

تا ببیند دشمن خود را نزار

 

تا بگیرد خاطر زشتش قرار

بس کسان کایشان ز طاعت گمرهند

 

دل به رضوان و ثواب آن دهند

خود حقیقت معصیت باشد خفی

 

بس کدر کان را تو پنداری صفی

همچو آن کر کو همی پنداشتست

 

کو نکویی کرد و آن بر عکس جست

او نشسته خوش که خدمت کرده‌ام

 

حق همسایه بجا آورده‌ام

بهر خود او آتشی افروختست

 

در دل رنجور و خود را سوختست

فاتقوا النار التی اوقدتم

 

انکم فی المعصیه ازددتم

گفت پیغمبر به یک صاحب‌ریا

 

صل انک لم تصل یا فتی

از برای چارة این خوفها

 

آمد اندر هر نمازی اهدنا

کین نمازم را میامیز ای خدا

 

با نماز ضالین و اهل ریا

از قیاسی که بکرد آن کر گزین

 

صحبت ده‌ساله باطل شد بدین

خاصه‌ای خواجه قیاس حس دون

 

اندر آن وحیی که هست از حد فزون

گوش حس تو به حرف ار در خورست

 

دان که گوش غیب‌گیر تو کرست

 


[1] . «مِنْ حَقِّ الْـمُسْلِمِ عَلَى الْـمُسْلِمِ إِذَا لَقِيَهُ أَنْ يُسَلِّمَ عَلَيْهِ وَ إِذَا مَرِضَ أَنْ يَعُودَهُ وَ إِذَا مَاتَ أَنْ يُشَيِّعَ جَنَازَتَه‏»؛ مكارم‌الاخلاق، رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، انتشارات شریف رضی قم، چهارم، ص 359.

[2] . «. . . وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِيبَ دَعْوَتَهُ وَ تَعُودَ مَرِيضَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ حَاجَةً تُبَادِرُهُ إِلَى قَضَائِهَا. . .» ؛ كافی، ثقهٔ الاسلام كلینی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، چهارم، ج 2، ص 169، ح 2.

[3] . «أَيُّمَا مُؤْمِنٍ عَادَ أَخَاهُ فِي مَرَضِهِ فَإِنْ كانَ حِينَ يُصْبِحُ شَيَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَك فَإِذَا قَعَدَ عِنْدَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ وَ اسْتَغْفَرُوا لَهُ حَتَّى يُمْسِيَ وَ إِنْ كانَ مَسَاءً كانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِك حَتَّى يُصْبِح‏» ؛ مكارم الاخلاق، ص 361.

[4] . «اذا عاد الرَّجُل اَخاه المُسْلِم مَشْي فِي خُرافة الجَنَّة حَتَّى يَجْلِسَ فَاِذا جلس غمرته الرَّحْمَةِ فَإِنْ كَانَ غُدْوَةً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُون‏ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُصْبِح‏» ؛ كنزالعمال، المتقی الهندی، مؤسسه الرسالهٔ، بیروت - لبنان، ج 9، ص 99، ح 25164.

[5] . «عُدْ مَنْ لَا يَعُودُكَ وَ أَهْدِ إِلَى مَنْ لَا يُهْدِي إِلَيْك»‏؛ من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، مؤسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 3، ص 300، ح 4075.

[6] . «مَعَ أَحَدِكُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لَعْقَةٌ مِنْ طِيبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ؟ فَقُلْنَا: مَا مَعَنَا شَيْ‏ءٌ مِنْ هَذَا، فَقَالَ‏: أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْـمَرِيضَ يَسْتَرِيحُ إِلَى كُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَيْه» ؛ كافی، ج 3، ص 118، ح 3.

[7] . كنزالعمال، المتقی الهندی، ج 9، ص 94، ح 25139، قال رسول الله6: «خیر العیادة اخفها؛ بهترین عیادت كوتاه‌ترین آن است.‌» و همان، ج 9، ص 97، حدیث 25149، قال 6: اعظم العیادة اجرا اخفها؛ پراجرترین عیادت، كوتاه‌ترین آن است. ‌»

[8] . «إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَنْ إِذَا عَادَ أَخَاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ الْـمَرِيضُ يُحِبُّ ذَلِك‏ وَ يُرِيدُهُ»؛ كافی، ج 3، ص 118، ح 6.

[9] . «أَعْظَمُكُمْ أَجْراً فِي الْعِيَادَةِ أَخَفُّكُمْ جُلُوسا» ؛ مكارم الاخلاق، ص 361.

[10] . «إِذَا دَخَلْتُمْ عَلَى الْـمَرِيضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فِي الْأَجَلِ فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَرُدُّ شَيْئاً وَ هُوَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ» ؛كنزالفوائد، شیخ ابوالفتح كراجكی، انتشارات دارالذخائر قم، اول، جلد 1، ص 379.

[11] . «تَمَامُ عِيَادَةِ الْـمَرِيضِ أَنْ يَضَعَ أَحَدُكُمْ يَدَهُ عَلَيْهِ وَ يَسْأَلَهُ كَيْفَ هُوَ كَيْفَ أَصْبَحْتَ وَ كَيْفَ أَمْسَيْتَ وَ تَمَامُ تَحِيَّتِكُمُ الْـمُصَافَحَةُ» ؛ مكارم الاخلاق، ص 359.

[12] . بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت - لبنان، 1404 قمری، ج 90، ص 360، باب 22، ح 21، قال النبی 6: «ثلاث دعوات مستجابة. . . ودعاء المریض؛ سه دعا مستجاب است. . . [كه یكی] دعای مریض است. ‌» و كنزالعمال، ج 9، ص 103، ح 25191، قال رسول الله6: «دعاء المریض لدعاء الملائكة؛ دعای مریض مانند دعای فرشتگان است‌»

[13] . «عُودُوا الْـمَرْضَى. . . وَ تَدْعُوا لِلْمَرِيضِ فَتَقُولُوا اللَّـهُمَّ اشْفِهِ بِشِفَائِكَ وَ دَاوِهِ بِدَوَائِكَ وَ عَافِهِ مِنْ بَلَائِكَ» ؛ همان، ج 78، ص 224، باب 4، ح 32.

[14] . «يَا سَلْمَانُ! كَشَفَ اللَّـهُ ضُرَّكَ وَ غَفَرَ ذَنْبَكَ وَ حَفِظَكَ فِي دِينِكَ وَ بَدَنِكَ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِك‏» ؛ مكارم الاخلاق، رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، انتشارات شریف رضی قم، چهارم، ص 361.

[15] . «إِنَّ رَسُولَ اللهِ6 نَهَى أَنْ يُؤْكَلَ عِنْدَ الْـمَرِيضِ شَيْ‏ءٌ إِذَا عَادَهُ الْعَائِدُ فَيُحْبِطُ اللَّـهُ بِذَلِكَ أَجْرَ عِيَادَتِه‏» ؛ مستدرك‌الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، اول، ج 2، ص 154، باب 39، ح 28.

[16] . داستانهای حكیمانه در آثار استاد حسن زاده آملی، هیئت تحریریه انتشارات نبوغ، ص 39، به نقل از: در محضر استاد، ص23.

[17] . سايت تابناك.

[18] . گروه دین و اندیشه ـ مهدی سیف جمالی (منبع: محمّد رضا مهدوی کنی ـ نقطه‌‌‌های آغاز در اخلاق عملی ـ ص 551).

[19] . «لِلْمُسْلِمِ عَلَى أَخِيهِ ثَلَاثُونَ حَقّاً- لَا بَرَاءَةَ لَهُ مِنْهَا إِلَّا بِالْأَدَاءِ أَوِ الْعَفْوِ- يَغْفِرُ زَلَّتَهُ وَ يَرْحَمُ عَبْرَتَهُ. . . وَ يَعُودُ مَرْضَتَهُ. . . . » ؛ بحارالانوار، چاپ بيروت، ج 71 / صفحه 236.

[20] . «لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْـمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ . . . وَ أَنْ يَعُودَهُ فِي مَرَضِهِ» ؛ بحارالانوار، چاپ بيروت، ج71، صفحه 222؛ امالي صدوق، صفحه 36، مجلس 9، حديث 2.

[21] . «مِنْ حَقِّ الْـمُسْلِمِ عَلَى الْـمُسْلِمِ إِذَا لَقِيَهُ أَنْ يُسَلِّمَ عَلَيْهِ وَ إِذَا مَرِضَ أَنْ يَعُودَهُ وَ إِذَا مَاتَ أَنْ يُشَيِّعَ جَنَازَتَهُ» ؛ مكارم الاخلاق، چاپ بيروت، صفحه 359.

[22] . «أَيُّمَا مُؤْمِنٍ عَادَ مَرِيضاً خَاضَ فِي الرَّحْمَةِ فَإِذَا قَعَدَ عِنْدَهُ اسْتَنْقَعَ فِيهَا فَإِذَا عَادَهُ غُدْوَةً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ إِلَى أَنْ يُمْسِيَ وَ إِنْ عَادَهُ عَشِيَّةً صَلَّى عَلَيْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يُصْبِحَ» ؛ بحارالانوار، چاپ بيروت، ج 78 / صفحه 225.

[23] . «مَنْ عَادَ مَرِيضاً لَمْ يَزَلْ يَخُوضُ الرَّحْمَةَ حَتَّى يَجْلِسَ فَإِذَا جَلَسَ اغْتَمَسَ فِيهَا» ؛ المجازات النبويّه، صفحه 250.

[24] . سفينه البحار، ج 2 / صفحات 534 و 535؛ مكارم الاخلاق، چاپ بيروت، صفحه 360، با اندكي تفاوت.

[25] . مثنوي معنوي، دفتر دوم، صفحات 300، 301.

[26] . نهج الفصاحه ص562 ، ح1927.

[27] . لسان العرب ج‏9، ص 64.

[28] . كافى(ط-الاسلامیه) ج3، ص120، ح2.

[29] . نهج الفصاحه ص311 ، ح775.

[30] . نهج الفصاحه ص 634 ، ح‏2272.

[31] . كافى(ط-دار الحدیث) ج5، ص317.

[32] . مكارم الاخلاق، ص 19.

[33] . كافی(ط- دار الاسامیه) ج3، ص 115 ، ح1.

[34] . فروع کافی، ج3، 120.

[35] . چهل داستان و چهل حدیث از امام علی7، حجهٔ الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی.

[36] . سوره بقره، آیه 201.

[37] . سفینه‌البحار، جلد 2، صفحه 208.

[38] . مستدرك الوسائل : ج 2، ح 3، دعائم الا سلام : ج 1، ص 218، بحار الا نوار: ج 81، ص 228، ح 41.

[39] . از داستان‌هاي مثنوي.

[40] . عزراییل: فرشته مرگ

[41] . قیاس: مقایسه

[42] . نار: آتش

[43] . اَکدر: تیره, کدر

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: