حدیث (1)
امام صادق7: «إِنَّ للهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا يُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ لَا بَلِيَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَيْهِم».
خدای عز و جل بندگانی در زمین دارد و در بین بندگان خالصش، کسانی هستند که هر نعمتی از آسمان به زمین فرود آید، آن را از ایشان باز دارد و به دیگران دهد، و هر گرفتاری که نازل شود، بر ایشان فرود آورد.[1]
حدیث (2)
امام باقر7: «إِنَّ اللَّـهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَ عَبْداً غَثَّهُ بِالْبَلَاءِ غَثّاً وَ ثَجَّهُ بِالْبَلَاءِ ثَجّاً فَإِذَا دَعَاهُ قَالَ لَبَّيْكَ عَبْدِي لَبَّيْكَ عَبْدِي لَئِنْ عَجَّلْتُ لَكَ مَا سَأَلْتَ إِنِّي عَلَى ذَلِكَ لَقَادِرٌ وَ لَئِنْ ذَخَرْتُ لَكَ فَمَا ادَّخَرْتُ لَكَ خَيْرٌ لَك».
خداوند تبارک و تعالی چون بندهای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید: لبیک، بندهی من ! بیشک اگر بخواهم خواستهات را زود اجابت کنم میتوانم، اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است.[2]
حدیث (3)
امام صادق7: «الْمُؤْمِنُ لَا يَمْضِي عَلَيْهِ أَرْبَعُونَ لَيْلَةً إِلَّا عَرَضَ لَهُ أَمْرٌ يَحْزُنُهُ
يُذَكَّرُ بِه».
چهل شب بر بنده مومن نگذرد، مگر اینکه واقعهای برایش رخ دهد و او را غمگین سازد و به واسطه آن، متذکر گردد.[3]
حدیث (4)
امام صادق7: «إِنَ فِي الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا يَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِي جَسَدِهِ».
همانا در بهشت مقام و منزلتی وجود دارد که هیچ بندهای به آن نرسد، مگر به درد و بیماریای که در بدنش حادث شود.[4]
حدیث (5)
امام صادق7: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَبِأَفْضَلِ مَكَانٍ ثَلَاثاً إِنَّهُ لَيَبْتَلِيهِ بِالْبَلَاءِ ثُمَّ يَنْزِعُ نَفْسَهُ عُضْواً عُضْواً مِنْ جَسَدِهِ وَ هُوَ يَحْمَدُ اللَّـهَ عَلَى ذَلِك».
همانا جایگاه مومن نزد خدای عزوجل برترین جایگاه است و این جمله را سه بار فرمود چرا که گاه بندهای را خداوند به گرفتاری مبتلا میسازد و میفرماید. آنگاه جانش را از عضو عضو پیکرش بیرون میکشد، در حالی که وی بر این پیشامد خداوند را حمد و ستایش میگوید.[5]
حدیث (6)
امام صادق7: «يَا عَبْدَ اللهِ، لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِي الْمَصَائِبِ، لَتَمَنّى أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِيض».
ای بنده خدا، اگر مومن میدانست که پاداش مصائب و گرفتاریهایش چه اندازه است، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود.[6]
حدیث (7)
امام باقر7: «إِنَّ اللَّـهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ كَمَا يَتَعَاهَدُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ بِالْهَدِيَّةِ مِنَ الْغَيْبَةِ وَ يَحْمِيهِ الدُّنْيَا كَمَا يَحْمِي الطَّبِيبُ الْمَرِيضَ».
خداوند عزیز و با جلال از بنده مؤمنش با رنج و بلا دلجویی میکند، همچنان که شخص با هدیهای که از سفر آورده، از خانوادهاش دلجویی میکند و خدا مومن را از دنیا پرهیز میدهد، همچنان که طبیب، بیمار را (از بعضی خوردنیها و آشامیدنیها) پرهیز میدهد.[7]
حدیث (8)
امام صادق7: «قَالَ رَسُولُ اللهِ6: مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ خَامَةِ الزَّرْعِ تُكْفِئُهَا الرِّيَاحُ كَذَا وَ كَذَا وَ الْمُؤْمِنُ تُكْفِئُهُ الْأَوْجَاعُ وَ الْأَمْرَاضُ وَ مَثَلُ الْمُنَافِقِ كَمَثَلِ الْإِرْزَبَّةِ الْمُسْتَقِيمَةِ الَّتِي لَا يُصِيبُهَا شَيْءٌ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْمَوْتُ فَيَقْصِفَهُ قَصْفا».
رسول خدا فرمودند: حکایت مومن حکایت ساقه گیاه است که بادها آن را به این سو و آن سو کج و راست میکنند. مومن هم به واسطهی بیماریها و دردها کج و راست میشود. اما حکایت منافق، حکایت عصای آهنین بیانعطافی است که هیچ آسیبی به آن نمیرسد، تا اینکه مرگش به سراغش میآید و کمرش را در هم میشکند.[8]
حدیث (9)
امام صادق7: «إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ7 أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِينُهُ وَ صَحَّ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّـهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِينُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ الْبَلَاءُ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ الْمُتَّقِي مِنَ الْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ الْأَرْض».
در کتاب علی7 آمده: شدیدترین بلاها در بین آفریدگان، نخست به پیامبران و سپس به اوصیاء میرسد و آنگاه به مثل و شبیهترین مردم به آنها. مومن به مقدار نیکیهایش آزموده میشود. هر که دینش درست و کارش نیک باشد، بلایش شدیدتر است، چرا که خدای عزوجل دنیا را مایه پاداش مومن قرار نداده و نه وسیله عذاب کافر. اما آن که دینش نادرست و کارش سست باشد، بلایش اندک است. بلا به انسان مومن پرهیزکار زودتر میرسد، تا باران به سطح زمین.[9]
حدیث (10)
امام صادق7: «كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ ضِيقاً فِي مَعِيشَتِهِ».
هر اندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستیاش بیشتر و زندگیاش سختتر شود.[10]
حدیث (11)
امام صادق7: «مَرَّ رَسُولُ اللهِ6 بِجَدْيٍ أَسَكَ مُلْقًى عَلَى مَزْبَلَةٍ مَيْتاً فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ كَمْ يُسَاوِي هَذَا فَقَالُوا لَعَلَّهُ لَوْ كَانَ حَيّاً لَمْ يُسَاوِ دِرْهَماً فَقَالَ النَّبِيُّ6 وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَلدُّنْيَا أَهْوَنُ عَلَى اللهِ مِنْ هَذَا الْجِدْيِ عَلَى أَهْلِه».
روزی رسول خدا6 از کنار بزغاله گوش بریده مردهای که در زباله دان افتاده بود، گذر میکرد پس رو به اصحاب کرد و فرمود: این (بزغاله)، به چند میارزد. گفتند: شاید اگر زنده بود، یک درهم. پیامبر6 فرموده: به خدایی که جانم در دست اوست، دنیا در پیشگاه خدا، بیارزشتر است از این بزغاله نزد صاحبش.[11]
حدیث (12)
امام صادق7: «قَالَ اللَّـهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَوْ لَا أَنْ يَجِدَ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنُ فِي قَلْبِهِ لَعَصَّبْتُ رَأْسَ الْكَافِرِ بِعِصَابَةِ حَدِيدٍ لَا يُصَدَّعُ رَأْسُهُ أَبَدا».
خداوند عزّوجل میفرماید اگر بنده مومن من دل آزرده نمیشد، سر انسان کافر را با دستمالی آهنین میبستم، تا هرگز دچار سردرد نشود.[12]
[1] . اصول کافی (ط-الاسلامیه)، ج2، ص253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 5).
[2] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2، ص253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 7).
[3] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2، ص254 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 11).
[4] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ،ص255 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 14).
[5] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2، ص254(باب شدة ابلاء المومن حدیث 13).
[6] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ،ص255(باب شدة ابلاء المومن حدیث15).
[7] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2، ص255 (باب شدة ابلاء المومن حدیث17).
[8] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ،ص258(باب شدة ابلاء المومن حدیث25).
[9] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ،ص259(باب شدة ابلاء المومن حدیث29).
[10] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2، ص261 (باب فضل فقراء المسلمین حدیث 4).
[11] . اصول کافی(ط-الاسلامیه) ،ج2، ص129(باب ذم الدنیا و الزهد فیها).
[12] . اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ،ص257(باب شدة ابتلاء المومن، حدیث24.