borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
رنج نامه کوثر آفرینش «جلد دوم»
تولّي و تبرّي در سیره حضرت زهراﹴ

داستان فدک یکی از غم انگیزترین و پرغوغاترین داستان‌های زندگی فاطمه بانوی اسلام3 خصوصاً، و اهل بیت: عموماً و تاریخ اسلام به طور گسترده و عام است که آمیخته با توطئه‌های سیاسی و فراز و نشیب‌های فراوانی می‌‌باشد.

در راهی كه انسان به سوی پيروزی‌ها می‌رود، هميشه پرتگاه‌ها و بيراهه‌هايی وجود دارد كه اگر آنها را به خوبی نبيند و نشناسد و پرهيز نكند، چنان سقوط می‌كند كه اثری از او باقی نمی‌ماند. در اين راه مهم ترين مسأله شناخت حق و باطل، شناخت نيك و بد، و شناخت دوست و دشمن است. اگر به راستی انسان اين حقايق را بشناسد، رسيدن به مقصد برای او آسان است.[1]

مشكل اين است كه در بسياری از موارد، انسان باطل را به جای حق می‌پندارد و دشمن را به جای دوست برمی‌گزيند، در حالی كه افق دید و دركی نيرومند و نورانيت و روشن بينی فوق العاده لازم است.[2]

حال برای برون رفت از این نقیصه، باید به اصل «محاكات» (همرنگ شدن با ديگران، مخصوصاً افراد پرنفوذ و با شخصيت) به عنوان يكی از اصول مسلّم روانی مراجعه کرد، به همين دليل بر مبنای دو اصل «تولي» و «تَبرّي» و به تعبير ديگر؛ «حُبِّ فِي الله»و«بُغْضِ فِي الله»؛ موظفيم دوستان خدا را دوست داريم و دشمنان خدا را دشمن. و پيشوايان بزرگ دين، يعنی پيامبر اكرم6 و امامان معصوم: را در همه چيز اسوه و الگوی خود قرار دهيم.[3]

اين دستور به قدری مهم است، كه در آيات قرآن به عنوان نشانه ايمان، و در روايات اسلامی به عنوان «محكم ترين دستگيره ايمان» معرفی شده و يكی از گامهای بسيار مهم و مؤثر در تهذيب نفس و سير و سلوك الی الله است.[4]

حاكم حسكانی در شواهد التنزيل، از جابر بن عبدالله انصاری و او از پيامبر اكرم6 نقل می‌كند كه فرمود: «خداوند علی7 و همسرش (فاطمه زهرا 3) و فرزندان او را، حجت‌های الهی بر خلقش قرار داده، و آنها، درهای علم در امت
من هستند؛ هر كس به وسيله آنها هدايت شود، به صراط مستقيم هدايت شده است.[5] و[6]

بصیرت؛ گام بنیادین در تولّي و تبرّي

بايد تا آنجا كه امكان دارد؛ بصيرت، معرفت و شناخت را با خود همراه داشت و از فريب خويشتن پرهيز كرد و از قرار گرفتن در معرض فريب و وسوسه‌های ديگران بر حذر بود،[7] زیرا در پرتو بصیرت، انسان، حق را حق می‌بيند و باطل را باطل، و قادر به تشخيص دوست و دشمنِ سعادت خود می‌شود.[8]

نخستین معیار تولّي و تبرّي

بعد از رحلت پيامبر اسلام6 طوفان عجيبی سراسر جهان اسلام را فراگرفت.[9] بدین نحو که در «سقيفه بنی ساعده» گروهی از اصحاب برای تعيين خليفه جمع شده بودند، بی آن كه به وصيت پيامبر6 در اين باره توجهی بشود.[10] در این میان؛ استبداد و بخل، از جمله دلایل کلیدی غصب خلافت حضرت علی 7 بود، كه چشمان گروهی را بر واقعيات بست و با شتاب هر چه بيشتر آن حضرت را كنار زدند و بر جايگاه پيامبر اكرم6 نشستند.[11]

بانوی اسلام؛ سيده زنان عالم3 با جمعی از زنان بنی هاشم، به مسجد پيامبر6 آمد تا در برابر توده‌های مسلمان، و سران مهاجر و انصار، گفتنی‌ها را بگويد، و اتمام حجت كند. آن حضرت خطبه بسيار غرّايی ايراد نمود كه بسياری از حقايق در آن افشا شد.[12]

در فرازی از خطبه آمده است: «اما هنگامی كه خداوند سرای پيامبران را برای پيامبرش برگزيد. ناگهان كينه‌های درونی و آثار نفاق در ميان شما ظاهر گشت.. . شيطان سرش را از مخفيگاه خود بيرون كرد و شما را به سوی خود دعوت نمود، و شما را آماده پذيرش دعوتش يافت. لذا به سراغ چيزی رفتيد كه از آن شما نبود و در آن حقی نداشتيد و سرانجام به غصب حكومت پرداختید[13]. همانا دوزخ بر كافران احاطه دارد.. آه كه ستمكاران جانشين بدی را برای قرآن برگزيدند و هر كس آيينی غير از اسلام را انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است».[14]

این خطبه «فرياد دردآلودی بود» در حمايت از اميرمؤمنان علی7؛ وصی و جانشين پيامبر اكرم6، كه گروهی از بازيگران سياسی، آيات قرآن و توصيه‌های مؤكد «رسول الله»6 را درباره او ناديده گرفته بودند.[15]

هم چنین «صاعقه مرگباری بود» كه بر سر دشمنان اسلام فرود آمد و آنها را سخت غافلگير ساخت.[16]

از عجايب و شگفتی‌های اين خطبه آن است كه بانوی اسلام 3 بعد از پيامبر6 و قبل از شهادت، علیرغم ستم‌های زيادی که بر آن حضرت واقع شد، محور تمام سخنان او مسأله غصب خلافت و مظلوميت علی 7 و خطرات آينده اين انحراف بزرگ برای امت اسلامی بود،[17] که با تأمل در این مسأله بیش از پیش می‌‌توان به ابعاد و زوایای کلام پيغمبر اكرم6 پی برد که فرمود: «ستارگان؛ امان برای اهل زمين از غرق شدن (در دريا در شبهای تاريك) هستند (زيرا به كمك آنها راه خود را پيدا می‌كنند) و اهل بيت من؛ امان امت من از اختلافاتند. هرگاه قبيله‌ای از عرب با آنها مخالفت كند اختلاف در ميان مردم ظاهر می‌شود و حزب شيطان خواهند شد».[18] و[19]

بی تردید موشكافی‌های فاطمه 3 در اين خطبه درس‌های بزرگی به رهروان راه حق می‌دهد، و آن‌ها را در مبارزاتشان علیه دشمن تعليم و آموزش می‌بخشد.[20] و مهم‌تر از همه اين كه فاطمه3 با اين خطبه موضع خاندان پيامبر6 را در برابر رژيم حاكم روشن ساخت، و مبرا بودن ساحت مقدس اسلام از مظالمی كه به نام اسلام انجام می‌گرفت، آشكار نمود، و اگر تنها فايده اين خطابه بزرگ و پرمحتوا همين بود، كافی بود![21]

دشمنی با اسلام؛ ارمغان سکوت در برابر دشمن

اسلام به مسلمانان دستور می‌دهد كه در مقابل ظلم ظالمان سكوت نكنند، بلكه بر عليه ظالمان قيام كنند، و اگر نفرات آنها كم بود از كمی نفرات نترسند كه خداوند به آنها كمك می‌كند.[22] اینچنین است که امام حسين7 بر مبنای عدم جواز سكوت در برابر ظلم ظالمان و جائران، قيام می‌كند و اين انقلاب را تا مرز شهادت ادامه می‌دهد، تا همه جهانيان بدانند حكومت يزيد، حكومت پيامبر6 نيست.[23]

از منظر آموزه‌های قرآنی، كسانی كه ظاهرا گوش‌های سالم دارند ولی در مسير شنيدن آيات خدا و سخنان حق و برنامه‌های سعادت بخش نيستند و كسانی كه زبان سالمی دارند اما مهر سكوت بر لب زده‌‌اند؛ نه دفاعی از حق می‌كنند و نه مبارزه‌ای با ظلم و فساد دارند، نه ارشاد جاهل، و نه امر به معروف و نه نهی از منكر[24] و نه دعوت به راه حق، بلكه اين نعمت بزرگ خدا را در مسير بيهوده گويی يا تملق و چاپلوسی در برابر صاحبان زر و زور و يا تحريف حق و تقويت باطل به كار می‌گيرند، همچون افراد لال و گنگ می‌داند.[25]

زیرا سكوت در برابر ظلم و رضايت دادن به آن، سبب جرأت و جسارت شخص ظالم می‌شود.[26] به هر حال وظيفه هر مظلومی اين است كه اگر به تنهايی قادر بر دفع ظلم و ستم نيست، سكوت نكند، و با استفاده از نيروی ديگران به مقابله با ظلم قيام نمايد، و وظيفه همه مسلمانان است كه به ندای او پاسخ مثبت دهند.[27]

اینچنین است که حضرت فاطمه3 پس از غصب خلافت امام علی7، ضمن اظهار تنفر و انزجار شديد از گروهی از مردان فرصت طلب و نان به نرخ روز خور، از مهاجرين و انصار به خاطر سكوتشان، نه فقط سكوت بلکه هماهنگی شان با جريانات انحرافی بعد از پيامبر 6، به آنها هشدار می‌دهد كه مواظب اين آزمون بزرگ الهی باشند.[28]

آن حضرت به همه آنها هشدار می‌دهد كه مسئوليت غصب خلافت بر دوش، آنان برای هميشه سنگينی خواهد كرد و اين داغ ننگ بر پيشانی آنها كه سكوت كردند، می‌ماند و با كمال تأسف اين حادثه دردناك، در تاريخ اسلام رخ داد.[29]

لذا این خطبه «اخطار شديدی بود» برای آنها كه از گسترش حزب منافقين و نفوذ آنها در دستگاه سياسی بعد از رسول خدا6، بی خبر بودند، و جنب و جوش‌های مرموز آنان را ناديده می‌گرفتند.[30]

البته بسياری از آنها از اين امتحان بزرگ، پيروز بيرون نيامدند و رو سفيد نشدند و چه خوش بود كه «محك‌های تجربه» به ميان آيد، تا آنها كه «غشّ» دارند، سيه روی شوند، و چه خوب است كه كوره‌های داغ امتحان بر پا شود، تا «سياه سيمِ زر اندود» باطن خود راآشكار سازد و حساب آن در نظر خلق از طلای ناب جدا گردد.[31]

غاصبان فدک؛ دشمنان ولایت امیرالمومنین علی7

گفتیم که داستان فدك، يكی از غم انگيزترين و پرغوغاترين داستان‌های زندگی فاطمه بانوی اسلام3 خصوصاً، و اهل بيت: عموماً و تاريخ اسلام به طور گسترده و عام است، كه آميخته با توطئه‌های سياسی و فراز و نشيب‌های فراوانی می‌باشد و دريچه‌ای است برای حل قسمتی از معماهای مهم تاريخ صدر اسلام.[32]

گفتنی است غير از هدايای معنوی مانند تسبیح مخصوص كه پيغمبر اكرم6 به دخترش فاطمه زهرا 3 داد يك هدية به ظاهر مادی نيز به او داد. و عجب اين كه اين هديه نيز به فرمان خدا صورت گرفت؛ چنانكه در حديث زير به نقل از سیوطی آمده است: هنگامی كه آيه شريفه: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ؛[33] و حق نزديكان را بپرداز!». نازل شد، پيغمبر 6 فاطمه 3 را صدا زد و سرزمين «فدك» را به او واگذار كرد.[34] و[35]

بی تردید «فدك» خالصه[36] رسول الله 6 بود، زيرا طبق صريح قرآن مجيد، چيزی كه به دست مسلمين بدون جنگ بيفتد، منحصراً حق پيامبر 6 است، و به صورت غنائم جنگی تقسيم نمی‌شود.[37] و[38]

اين سخن را ياقوت حموی، در «معجم البلدان»، و ابن منظور اندلسی، در «لسان العرب»، و عده‌ای ديگر از بزرگان اهل سنت، در كتاب‌های خود آورده‌اند.[39] طبری نيز در تاريخ خود، و ابن اثير نيز در كتاب «كامل» به آن اشاره كرده‌اند.[40]

اين را نيز بسياری از مورخان اهل سنت نوشته‌اند كه پيامبر 6 در حيات خود «فدك» را به بانوی اسلام فاطمه زهرا3 بخشيد.[41] و[42]

باید دانست بخشيدن فدك به فاطمه 3 يك مسأله ساده نبود، پشتوانه‌ای بود برای مسأله ولايت علی 7 و سندی برای تحكيم و تثبيت مقام والای اين خانواده، و از اين نظر يك هديه معنوی نيز محسوب می‌شد.[43]

ولی نظام حاكم كه اين مطلب را بخوبی درك كرده بود، بعد از رحلت پيامبر6 تقريبا بدون هيچ گونه فاصله زمانی، به استناد يك حديث مجعول، فدك را از فاطمه زهرا3 گرفت.[44] لذا غصب فدك از بانوی اسلام3 يا فرزندان او، پيش از آن كه جنبه اقتصادی داشته باشد، جنبه سياسی داشت و هدف، منزوی كردن آنها در جامعه اسلامی و تضعيف موقعيت و اظهار دشمنی با اهل بيت پيامبر : بود.[45]

روشن است؛ که وجود فدك در دست خاندان پيامبر 6 با اين سابقه تاريخی سبب می‌شد كه مردم، ساير آثار پيامبر 6 به خصوص مسأله خلافت و جانشينی آن حضرت 6 را نيز، در اين خاندان جستجو كنند، و اين مطلبی نبود كه طرفدارانِ انتقال خلافت به كسان ديگر، بتوانند آن را تحمل كنند.[46]

کلام حضرت فاطمه3 درپاسخ به بهانه‌های غاصبان فدک کوبنده و دندان شکن است. آن حضرت در فرازهایی می‌‌فرماید؛ «آری، شما ناقه خلافت را در اختيار گرفتيد.. و ندای شيطان اغواگر را اجابت نموديد، و به خاموش ساختن انوار تابان آيين حق و از ميان بردن سنت‌های پيامبر پاك الهی پرداختيد. »[47]

«بدان! در قيامت تو را ديدار و بازخواست می‌نماييم، و در آن روز چه جالب است كه داور خداست، و مدعی تو محمد 6، و موعد داوری، رستاخيز، و در آن روز باطلان زيان خواهند ديد، اما پشيمانی به حال شما سودی نخواهد داشت![48] بزودی خواهيد دانست چه كسی عذاب خوار كننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد»![49].

 


[1] . انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص515.

[2] . همان.

[3] . اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص365.

[4] . همان؛ ص 366.

[5] . شواهد التنزيل، جلد 1، صفحه 58، حديث 89.

[6] . پيام قرآن؛ ج 9 ؛ ص381.

[7] . پيام امام امير المومنين7 ؛ ج 1 ؛ ص486.

[8] . اخلاق در قرآن، ج 2، ص346.

[9] . خطبه حضرت زهراء3 ؛ ص 3.

[10] . پيام امام امير المومنين7، ج 3، ص108.

[11] . همان، ج 6، ص 288.

[12] . خطبه حضرت زهراء3، ص: 4.

[13] . زهرا7 برترين بانوى جهان، ص 182.

[14] . سوره ص، آيه 182.

[15] . همان سوره؛ آيه 183.

[16] . همان سوره؛ آيه 141.

[17] . همان.

[18] . همان سوره؛ آيه 212.

[19] . مستدرك حاكم، ج 3، ص 149.

[20] . پيام امام امير المومنين7 ؛ ج 8 ؛ ص 588.

[21] . زهرا7 برترين بانوى جهان ؛ ص142.

[22] . همان؛ ص 143.

[23] . از تو سوال مى‌كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم6) ؛ ص71.

[24] . اهداف قيام حسينى ؛ ص101.

[25] . تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص122.

[26] . «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُون‏‏ ؛ بدترين جنبندگان نزد خدا افرادى هستند كه نه گوش شنوا دارند و نه زبان گويا، و نه عقل و درك، كر و لال و بى عقلند»؛ (سوره انفال؛ آیۀ22).

[27] . پيام امام امير المومنين7 ؛ ج 15 ؛ ص376.

[28] . تفسير نمونه ؛ ج 20 ؛ ص464.

[29] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص221.

[30] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص 222.

[31] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص 141.

[32] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص 222.

[33] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص 107.

[34] . سورۀ اسراء، آيه 26.

[35] . درّ المنثور، ذيل آيه؛ ميزان الاعتدال، جلد 2، صفحه 288؛ كنزالعمال، جلد 2، صفحه 158.

[36] . اموال خاصی که اختیار آن با پیامبر6 است.

[37] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص105.

[38] . سورۀ حشر، آيه 6 و 7.

[39] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص108.

[40] . همان.

[41] . ر. ک: « فدك» ؛ علامه سيد محمد حسن قزوينى حائرى .

[42] . چون از آن پيغمبر6 بود.

[43] . زهرا3 برترين بانوى جهان؛ ص 109.

[44] . زهرا3 برترين بانوى جهان ؛ ص105.

[45] . همان؛ ص 106.

[46] . همان؛ ص 119.

[47] . همان؛ ص 112.

[48] . همان؛ ص 189.

[49] . همان؛ 191.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: