ـ غفلت از استدراج
«إِذَا رَأَيْتَ اللَّـهَ سُبْحانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ النِّعَمَ مَعَ الْمَعَاصِي فَهُوَ اسْتِدْرَاجٌ لَك».
هرگاه دیدى خداوند با وجود گناهان، پیوسته به تو نعمت میدهد، به هوش باش كه آنها براى تو، نوعى غافلگیرى و مرگ ناگهانى است.[1]
2ـ عذاب بعد از نعمت
«إِنَّ اللَّـهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِي دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَ رَخَاءٍ، وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاء».
خداوند هرگز جباران دنیا را در هم نشكسته، مگر پس از آنكه به آنان نعمت فراوان بخشید. و هرگز استخوان شكسته زندگى ملتى را ترمیم نكرده، مگر پس از آزمایش و تحمل مشكلات فراوان.[2]
3 ـ اعتماد بیجا
«وَ الطُّمَأْنِينَةُ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الِاخْتِبَارِ لَهُ عَجْز».
اعتماد كردن به هر كس پیش از آزمودن و ارزیابى [وى]، نشان ناتوانى است.[3]
4 ـ هركه بامش بیش، برفش بیشتر
«كُلَّمَا كَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ كَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَل».
هرقدر امتحان و آزمایش بزرگتر و مشكلتر باشد، ثواب و پاداش، گرانقدرتر و بیشتر خواهد بود.[4]
5 ـ آزمایش در مواجهه با مشكلات
«عِنْدَ تَعَاقُبِ الشَّدَائِدِ تَظْهَرُ فَضَائِلُ الْإِنْسَان».
ارزش آدمى به هنگام مواجهه با مشكلات آشكار میشود.[5]
6 ـ حكمت آزمایش
«وَ لَكِنَّ اللَّـهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ، وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِم».
اما خداوند بندگانش را به انواع شداید میآزماید و با انواع مشكلات، دعوت به عبادت میكند و به اقسام گرفتاریها مبتلا مینماید تا تكبر را از قلبهایشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در آنها جایگزین نماید.[6]
7 ـ مردان، در بوته آزمایش
«فِي تَصَارِيفِ الْأَحْوَالِ تُعْرَفُ جَوَاهِرُ الرِّجَال».
در گردش روزگار و احوال، حقیقت مردم شناخته میشود.[7]
8 ـ آزمایش الهی
«إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ مُقَارِنٌ عَظِيمَ الْبَلَاء».
پاداش بزرگ با بلاى بزرگ همراه است.[8]
9 - آزمون سخت
«كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ، وَ مَا ابْتَلَى اللَّـهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَه».
بسا كسان كه نكو حالیشان دام بلا است، خطاپوشى شان موجب غرور، و حُسن شهرت و خوشنامى شان سبب غلتیدن به گرداب فتنه. در میان آزمونهاى الهى هیچ آزمونى همانند مهلت دادن به چنین كسانى نیست.[9]
10 - تیزبینترین چشمان
«أَلَا إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ طَرْفُهُ أَلَا إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَ قَبِلَه».
آگاه باشید، تیزبینترین چشمان، چشمى است كه همواره در خیر بنگرد، و شنواترین گوشها، گوشى است كه پند نیوش و پندپذیر باشد.[10]
[1] . شرح غررالحكم، ج3، ص132.
[2] . نهجالبلاغه، خ87، ص219.
[3] . نهجالبلاغه، ح376.
[4] . نهجالبلاغه، خ234، ص792.
[5] . شرح غررالحكم، ج4، ص320.
[6] . نهجالبلاغه، خ234، ص795.
[7] . شرح غررالحكم، ج4، ص398.
[8] . شرح غررالحكم، ج2، ص527.
[9] . نهجالبلاغه، ح252، ص1201.
[10] . نهجالبلاغه، خ104، ص311.