borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
رنج نامه کوثر آفرینش «جلد دوم»
چهره زشت دشمنان خاندان رسالت

صديقه اطهر3 مي‌فرمايد:

ثُمَّ قَالَتْ: أَصْبَحْتُ وَ اللهِ عَائِفَةً لِدُنْيَاكُنَّ، قَالِيَةً لِرِجَالِكُنِّ،

و سپس گفت: حالم به گونه‌اي است كه از دنياي شما بسي بيزارم و مردانتان را دشمن مي‌دارم!

دوست شناسی و دشمن شناسی در سیره حضرت فاطمه زهرا3

صدیقه کبری3 با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمن‏ شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا6 معرفی می‏کند و با صراحت بسیار می‏فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز کرده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید

الهی در دنیا و آخرت بر او واجب می‏گردد».[1]

هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم به خوبی در می‏یابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای مرضیه با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا همه‌ی افراد از ارزش دوستی‏های الهی و زشتی دشمنی‏های شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند.

از این رو در وصیتش به امیر مؤمنان7 فرمود: «تو را وصیت می‏کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آن‏ها دشمن من و دشمن رسول خدا 6 هستند و اجازه مده فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‏ها آرام گرفته و دیده‏ها به خواب فرو رفته باشند».[2]

این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربه‏ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه3 به شمار می‏آید.

آشنایی با عیار محبت و دوستی از سوی حضرت فاطمه3 سبب نوسازی باورها و پاک سازی دل‌ها و دیده‏ها می‏شود. در سیره آن حضرت سه ویژگی بنیادین در «محبوبیّت» می‏یابیم: نخست ارتباط خالصانه با آفریدگار، سپس نگرش عاشقانه به رسول خدا6 و بالاخره خدمت به خلق خدا و دلجويي از آنها.

به دیگر سخن «خودیّت» و «منیّت» و خودخواهی‏های انحصار گرانه از رواق اندیشه و عشق دختر گرامی پیامبر6 دور بوده و آن حضرت راهی روشن از صفا و صداقت و اخلاص پیش روی خویش قرار داده بود.

معیارهای راستینی که در دوستی‏های انسیّه حورا3 به چشم می‏خورد، موجب گردید که روزی از برخی دوستی‏ها بی زاری جوید و با صراحت و شفّافیّت تمام لب به سخن گشوده و فرمود: «من دنیای دنیاپرستان را دوست ندارم».[3]

بانویی که زندگی امروز را فنا و زندگی فردا را بقا می‏دید، این نگرش خویش را به خوبی برای همگان بیان فرمود تا موجب درس آموزی و پندپذیری دیگران شود.

ویژگی‏های شایسته زهرای بتول3 در گفتار و رفتار سبب شد که رسول اکرم6 به عنوان برترین انسان هستی، معیار دوستی با خویش رااین گونه بیان فرماید: «هر کس فاطمه 3، دختر مرا دوست داشته باشد، مرا دوست داشته است.»[4] و در صحنه‏های مختلف، دست، سینه، و سر دختر دلبند خود را می‏بوسید، تا پیروان رسالت و امامت لحظه‏ای از پیروی فاطمه 3 کوتاهی نکنند و به خوبی آگاه باشند که اعمال، احساس و اندیشه زهرای عزیز، مورد قبول پیامبر6 خواهد بود. ارزش دوستی اهل بیت: برگ زرینی از کتاب بینش فاطمی3 است که به گونه‏ای گویا و پویا برای امروز و هر روز ما به ویژه نسل جدید بیان شده است.

حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:

«مَن عادانا فَقَد عادَي اللهَ وَ مَن خالَفَنا فَقَد خالَفَ اللهَ وَ مَن خالَف الله فَقَد إستوجَبَ مِنَ اللهِ العذابَ الاليم

يعني: هر کس با ما دشمنی کند، با خدا دشمنی کرده است، و هر کس با ما مخالفت کند، با خدا مخالفت کرده است، و هر کس با خدا مخالفت کند، به یقین از سوی خداوند مستوجب عذاب دردناک است. »[5]

بزرگترین فضیلت اهل بیت پیامبر6، معیار بودن آنان برای خشم و رضای الهی و موافقت و مخالفت با پروردگار است.

آنان فانی در خدایند و آنچه را خدا می‌‌خواهد، می‌‌گویند و به آنچه پروردگار می‌‌پسندد، عمل می‌‌کنند و محبوب خداوند جهانند. پس خواسته‌ی آنان با خواسته‌ی پروردگار یکی است و عملشان با حکم خدا منطبق است.

دوستی با دوستان هر کس، نشانه ی صداقت در دوستی است.

وقتی خاندان پیامبر6، دوستان و اولیای برگزیده‌ی خدایند، پس دشمنی با آنان دشمنی با خداست و مخالفت با آنان هم خروج از دایره ی ولایت و اطاعت خدای سبحان است.

اینکه اهل بیت: معیارند، نعمتی برای بشریت و مسلمانان است، تا خط اصلی و راه درست را گم نکنند و هر جا تردید داشتند، یا در حق و باطل بودن هر فرقه و گروه مردد ماندند، آن مورد و آن گروه را با این «معیار الهی» مقایسه کنند، تا راه درست را بشناسند.

شخص مسلمان باید مواظب باشد تا از مدار بندگی خدا و اطاعت پیامبر6 و امام و همسویی با اهل بیت عصمت و طهارت: خارج نشود.

 


[1] . مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج 7، ص 291 .

[2] . فرهنگ سخنان فاطمه3 محمد دشتی، ص330. «أُوصِيكَ أَنْ لَا يَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِي مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ ظَلَمُونِي وَ أَخَذُوا حَقِّي فَإِنَّهُمْ عَدُوِّي وَ عَدُوُّ رَسُولِ اللهِ6 وَ لَا تَتْرُكُ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّي فِي اللَّيْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُيُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَار».

[3] . الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 318.

[4] . بحارالانوار، ج 28، ص303.

[5] . نهج الحیاهٔ، ص 240.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: