همه پیامبران و امامان از جانب خداوند متعال برگزیده شدهاند و تفاوتی در این خصوص بین آنان نیست. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
﴿قُلْ آمَنَّا بِاللهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَينا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِي مُوسي وَ عيسي وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[1]
یعنی: «بگو: به خدا ایمان آوردیم؛ و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده؛ و آنچه به موسی و عیسی و (دیگر) پیامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است؛ ما در میان هیچ یک از آنان فرقی نمیگذاریم؛ و در برابر (فرمان) او تسلیم هستیم. »
بنابراین، عمل به تعالیم بلند و الهی آنان، انسان را به سعادت ابدی میرساند و دشمنی با آنان، انسان را به بی راهه کشانده و دچار عذابی دردناک خواهد کرد.
پیامبران افرادی هستند که برای راهنمایی انسانها به سوی سعادت و خوشبختی ابدی از سوی خداوند متعال فرستاده شدهاند و امامان؛ افرادی هستند که حاکم بر جامعه میباشند و با مدیریت خود، جامعه را به کمال و تعالی رهنمون میشوند.
خداوند نسبت به معرفت و اطاعت از پیامبران و عدم دشمنی با آنان سفارش نموده است و در مورد پیامبر خاتم6 میفرماید: او نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است:
﴿النَّبِي أَوْلي بِالْـمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلي بِبَعْضٍ في کِتابِ اللهِ مِنَ الْـمُؤْمِنينَ وَ الْـمُهاجِرينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلي أَوْلِيائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِي الْکِتابِ مَسْطُوراً﴾[2]
یعنی: «پیامبر6 نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [مؤمنان] محسوب میشوند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولی هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید)؛ این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است. »
از آنجا كه قرآن، اهل بيت پيامبر: يعني؛ امامان را از پلیدی و گناه مبرا و عمل آنها را بر طبق تعالیم الهی ميداند، لذا دشمنی با آنان، دشمنی با خدا و پيامبر اكرم6 است:
﴿.. . إِنَّما يريدُ اللهُ لِيذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَ يطَهِّرَکُمْ تَطْهيراً﴾[3]
«.. . خداوند میخواهد هر گونه پلیدی و گناه را، فقط از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. »
حضرت آیه الله سبحانی، در کتاب سیمای عقاید شیعه، ضمن تعریف امام و پیامبر، تفاوت میان آن دو را چنين گفته است:
«امام» پیشوایی است که حاکم بر جامعه است و دست امت را گرفته به سوی کمال در زندگی دنیوی و اخروی، و فردی و اجتماعی پیش میبرد. پس بر امت است که در همه زمینهها همه فرمانها و جهت دادنها، او را اطاعت کنند.
مقصود از «نبیّ»، کسی است که وحی را دریافت میکند.
و مقصود از «رسول»، کسی است که مأمور ابلاغ وحی به مردم است. اگر وحی را دریافت کند، ولی مأمور به ابلاغ آن نباشد، نبیّ است. اگر مأمور به ابلاغ باشد رسول است.
بنابراین «امام» کسی است که شریعت آسمانی را در جامعه پیاده میکند، چه بر او نازل شده باشد، که میشود نبیّ و رسول و امام، آن گونه که ابراهیم خلیل7 بود، یا بر دیگری نازل شده باشد، مثل آن چه در مورد امامان دوازده گانه است. پس پیشوایان معصوم، یعنی امام علی و فرزندانش: که به عنوان امام و پیشوای امت اسلامی نصب شدهاند، تنها در سایه شریعت محمدی که بر پیامبر اکرم6 نازل شده است، اهداف خویش را محقق میسازند و به شؤون امت و سیاست امورشان میپردازند.[4]
دشمنی تبهکاران و دنیاپرستان با پیامبران و امامان، از روز نخستین بوده است. هر کسی که به گونهای با تعالی جوامع بشری، بیداری انسانها، برقراری عدالت اجتماعی و به سعادت رسیدن بشر مخالف است و آن را برای اهداف شوم خود خطرناک میبیند، با پیامبران و امامان دشمنی کرده، سعی میکند مردم را از آنان دور سازد و در صورت لزوم برای به قتل رساندن آنان فتنه انگیزی نماید.
تلاشهای دشمنان برای قتل، تبعید، زندانی کردن، تحقیر و توهین و متهم کردن انبیاء و اولیای الهی، بخشی از تاریخ ادیان الهی است. تبلیغات هالیوود و دیگر رسانههای غربی علیه انبیای الهی و پیروان ایشان بيانگر اين واقعيت است.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
﴿وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِي عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يوحي بَعْضُهُمْ إِلي بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يفْتَرُونَ﴾[5]
یعنی: «اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد. ) بنابراین، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار»
در این خصوص به داستان دشمنی و مخالفت مردم با برخي انبیای الهی، که در قرآن کریم آمده است، اشاره میکنیم:
- ۱. حضرت شعیب7:
﴿قالُوا يا شُعَيبُ ما نَفْقَهُ کَثيراً مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَراکَ فينا ضَعيفاً وَ لَوْ لا رَهْطُکَ لَرَجَمْناکَ وَ ما أَنْتَ عَلَينا بِعَزيزٍ﴾[6]
یعنی: گفتند: «ای شعیب! بسیاری از آنچه را میگویی، ما نمیفهمیم! و ما تو را در میان خود، ضعیف مییابیم؛ و اگر (بخاطر) قبیله کوچکت نبود، تو را سنگسار میکردیم؛ و تو در برابر ما قدرتی نداری!»
و خداوند متعال نتیجه این مخالفت و دشمنی با حضرت شعیب7 را اینگونه بیان کرده است:
﴿الَّذينَ کَذَّبُوا شُعَيباً کَأَنْ لَمْ يغْنَوْا فيهَا الَّذينَ کَذَّبُوا شُعَيباً کانُوا هُمُ الْخاسِرينَ﴾[7]
یعنی: «آنها که شعیب را تکذیب کردند، (آن چنان نابود شدند که) گویا هرگز در آن (خانهها) سکونت نداشتند! آنها که شعیب را تکذیب کردند، زیانکار بودند!»
- ۲. حضرت لوط7:
﴿کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ﴾[8]
یعنی: «قوم لوط انذارها (ی پی در پی پیامبرشان) را تکذیب کردند»
و خداوند نتیجه این تکذیب کردن و دشمنی با حضرت لوط را اینگونه بیان کرده است:
﴿إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيناهُمْ بِسَحَرٍ﴾[9]
یعنی: «ما بر آنها تندبادی که ریگها را به حرکت درمی آورد فرستادیم (و همه را هلاک کردیم)، جز خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان دادیم!»
- ۳. حضرت هود7:
﴿وَ تِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنيدٍ﴾[10]
یعنی: «و این قوم «عاد» بود که آیات پروردگارشان را انکار و پیامبران الهي را عصيان نمودند؛ و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پیروی کردند. »
و خداوند متعال نتیجه این انکار و دشمنی با حضرت هود7 را به این صورت بیان کرده است:
﴿وَ أُتْبِعُوا في هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَهً وَ يوْمَ الْقِيامَهِ أَلا إِنَّ عاداً کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ
قَوْمِ هُودٍ﴾[11]
یعنی: «آنان، در این دنیا و روز قیامت، لعنت (و نام ننگینی) به دنبال دارند! بدانید قوم «عاد» نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! (از رحمت خدا) دور باد (قوم عاد يعني قوم هود)».
- ۴. حضرت نوح7:
﴿کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ﴾[12]
یعنی: «پیش از آنها قوم نوح وي را تکذیب کردند، (آری) بنده ما (نوح) را تکذیب کرده و گفتند: «او دیوانه است!» و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد. »
خداوند نتیجه این تکذیب کردن و دشمنی با حضرت نوح7 را به این شکل بیان کرده است:
﴿وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيهً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمينَ عَذاباً أَليماً﴾[13]
یعنی: «و قوم نوح را هنگامی که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم؛ و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساختهایم. »
و دیگر امتها نیز که با پیامبران خود مخالفت کرده با آنان دشمنی نمودند، در دنیا گرفتار بدنامي شدند و در آخرت هم عذابی دردناک در انتظار آنان است.
در مورد امامان: نیز اینگونه است. كجايند امروزه ابولهبها، معاویهها، یزیدها، دیگر ستمکاران و ظالمان !
آنها جز نامی بد، از خود هیچ نگذاشتند و تا قیام قیامت مستوجب لعن و نفرین مؤمنان و صالحان شدهاند و در آخرت، آتشی بس هولناک برای خود خریدند. به راستی که چه بد معاملهای کردند.
این دشمنی با پیامبران و امامان به گونههای مختلفی صورت ميگيرد: گاه مبارزه علمي با گفتههاي آنان، گاه تحريف سخنان ايشان گاه تشويق مردم به مخالفت يا تهديد آنان از پيوستن به انبيا و سرانجام مخالفت عملي و اعلام جنگ وصف آرايي در برابر آنان و در صورت امكان حذف فيزيكي ايشان است.
خداوند در آیه ۸۷ سوره مبارکه بقره، ميفرمايد:
﴿وَ لَقَدْ آتَينا مُوسَي الْکِتابَ وَ قَفَّينا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَينا عيسَي ابْنَ مَرْيمَ الْبَيناتِ وَ أَيدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾[14]
یعنی: «ما به موسی کتاب (تورات) دادیم؛ و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم؛ و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم؛ و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عدهای را تکذیب کرده، و جمعی را به قتل رساندید؟»
در دعای ندبه میخوانیم:
«فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ، وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ»[15]
«تا آنکه به ظلم ستمکاران امت، گروهی کشته و جمعی اسیر و برخی دور از وطن شدند. »
- دشمنی با پیامبران و امامان: در قرآن
دشمنی با پیامبران و امامان در آیات مختلفی از قرآن کریم آمده است.
۱. ﴿مَنْ كانَ عَدُوًّا للهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْريلَ وَ ميكالَ فَإِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرينَ﴾[16]
یعنی: «کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد (کافر است؛ و) خداوند دشمن کافران است»
شیخ طبرسی در مجمع البیان در تفسیر این آیه شریفه مینویسد:
منظور از دشمنی با خدا؛ مخالفت و نافرمانی از دستورات او است و حقیقت دشمنی که منظور ضرر رساندن باشد، در باره خداوند امکان ندارد. و برخی گفتهاند: منظور دشمنی با اولیاء و دوستان خداوند است.
۲. ﴿وَ إِذا رَأَيتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ يحْسَبُونَ کُلَّ صَيحَهٍ عَلَيهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّي يؤْفَکُونَ﴾[17]
یعنی: «هنگامی که آنها را میبینی، جسمهاي ايشان تو را در شگفتی فرو میبرد؛ و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا میدهی؛ اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند! هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود میپندارند؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟!»
در تفسیر نمونه در تفسیر این آیه شریفه آمده است:
«در پایان آیه به پیامبر6 هشدار میدهد که «اینها دشمنان واقعی تواند از آنها بر حذر باش» ﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ﴾.
سپس میگوید: «خدا آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند»؟! ﴿قاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾.
روشن است که این تعبیر، اِخبار نیست، بلکه به صورت نفرین است، و برای مذمت و سرزنش و تحقیر این گروه، ذکر شده است. »[18]
۳. «﴿ضُرِبَتْ عَلَيهِمُ الذِّلَّهُ أَينَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيهِمُ الْـمَسْکَنَةُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا يکْفُرُونَ بِآياتِ اللهِ وَ يقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيرِ حَقٍّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا يعْتَدُونَ﴾[19]
یعنی: «(قوم يهود) هر جا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، (و تجدید نظر در روش ناپسند خود) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن)؛ و به خشم خدا، گرفتار شدهاند؛ و مهر بیچارگی بر آنها زده شده؛ چرا که آنها به آیات خدا، کفر میورزیدند و پیامبران را بناحق میکشتند. اینها به خاطر آن است که عصيان کردند؛ و (به حقوق دیگران) تجاوز مینمودند. »
آیهٔ الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه نیز مینویسد:
« دلیل این سرنوشت شوم براي قوم یهود (که در آیه آمده است) در آخر آيه بیان شده، میفرماید: اگر آنها به چنین سرنوشتی گرفتار شدند، نه به خاطر نژاد و یا خصوصیات دیگر آنها است، بلکه به خاطر اعمالی است که مرتکب میشدند، زیرا اولا، آیات خدا را انکار، میکردند و ثانیا، اصرار در کشتن رهبران الهی و پیشوایان خلق و نجات دهندگان بشر، یعنی انبیای پروردگار داشتند و ثالثا، آلوده انواع گناهان مخصوصا ظلم و ستم و تعدی به حقوق دیگران و تجاوز به منافع سایر مردم بودهاند. و مسلما هر قوم و ملتی دارای چنین اعمالی باشند سرنوشتی مشابه آنها خواهند داشت. »[20]
۴. ﴿وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين﴾[21]
یعنی: «و هنگامی که به آنها (قوم يهود) گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ایمان بیاورید!» میگویند: «ما به چیزی ایمان میآوریم که بر خود ما نازل شده است. » و به غیر آن کافر میشوند؛ در حالی که حق است؛ و آیاتی را که بر آنها نازل شده، تصدیق میکند. بگو: «اگر (راست میگویید، و به آیاتی که بر خودتان نازل شده) ایمان دارید، پس چرا پیامبران خدا را پیش از این، به قتل میرساندید؟!»
در تفسیر مجمع البیان آمده است:
﴿وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ. . . ﴾ ؛ و هنگامی که به آنان «یهود» گفته شود که تصدیق کنید آنچه را که خداوند فرو فرستاده از قرآنی که بر پیامبرش نازل کرده و دستوراتی که آن پیامبر آورده.
قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا. . . ؛ گویند ما ایمان میآوریم به آنچه بر خود ما نازل شده «یعنی تورات»
وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ. . . ؛ و باور نمیدارند غیر آن را.
انکار میکنند کتابهای آسمانی که بعد از تورات آمده یعنی انجیل و قرآن را، و یا همه کتابهای آسمانی غیر تورات را.
وَ هُوَ الْحَقُّ. . . ؛ و آن (قرآن) حق است.
مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ. . . ؛ در حالی که تأیید میکند آنچه را که با ایشان است (یعنی تورات).
زیرا که در تورات، پیامبری محمّد6 و قرآنی که بر او نازل شده، نوشته شده است.
قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ. . . ؛ بگو: برای چه پیامبران خدا را در پیش به قتل رساندید.
در حالی که در کتاب آسمانی شما، کشتن آنان تحریم شده بود و پیروی و اطاعت و تصدیق آنان بر شما واجب و لازم گردیده بود. »[22]
- دشمنی با پیامبران و امامان: در روایات
در روایات اهل بیت: چنگ زدن به ولایت پیامبر و اهل بیت ایشان: و دوری از دشمنی با آنان تاکید شده است. این مطلب بالاخص در مورد ولایت امام علی7 به صورت وسیع و گسترده دیده میشود. اما در مورد دشمنی با سایر پیامبران، روایات کمتری وارد شده است و عمده تاکید بر عدم مخالفت با آنان و عمل بر وفق تعالیم الهی آنان میباشد. در ادامه به چند روایت اشاره میشود:
۱. امام حسن مجتبی7 میفرماید:
«اهل دوزخ نشانههایی دارند، که بدان شناخته میشوند، آنها با اولیای خدا عداوت، و با دشمنان خدا محبّت و دوستی دارند. »[23]
۲. پیامبر اکرم6 فرمود:
یعنی: «محکمترین دستاویزهای ایمان، دوستی برای خدا و دشمنی رای خدا است. و با دوستان خدا دوست باشی و دشمنانش را دشمن بداری. »[24]
۳. پیامبر اسلام6 فرمود:
«همه بدانند، هر کس دشمن آل محمّد: باشد روز قیامت میآید در حالی که میان دو چشمانش (پیشانیش) نوشته شده است: «ناامید از رحمت خدا»![25]
۴. پیامبر اسلام6 ميفرمايد:
«امامانِ پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیلند که دوازده نفر بودند ـ حضرت سپس دست خود را بر شانه حسین7 نهاد و فرمود: ـ از نسل این، نُه امام پاک پا به عرصه هستی میگذارند که نهمین نفر آنان، مهدی است، او زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از جور و ستم پر شده است. پس، وای بر کسانی که آنان را دشمن بدارند. »[26]
۵. پیامبر اسلام6 میفرماید:
«ای علی، دوست ندارد تو را، مگر کسی که ولادتش پاک و پاکیزه باشد و عداوت و دشمنی نمیکند با تو، مگر کسی که ولادتش ناپاک باشد و یاری نمیکند تو را مگر شخص مؤمن و دشمنی نمیکند با تو مگر شخص کافر. »[27]
۶. امام صادق7 فرمود:
«اگر فرشتگان مقرب و پیامبران فرستاده شده هم درباره ناصبیها (دشمنان اهل بیت:) شفاعت نمایند، خداوند شفاعت آنان را نخواهد پذیرفت»[28]
- حکم فقهی دشمنی با پیامبران و امامان:
در فقه و احکام فقهی، دشمنان اهل بیت: نجس و کافر دانسته شدهاند. بنابراین؛ با دستی که رطوبت دارد، دست زدن به آنان جایز نیست ودر استفاده از غذا و وسایل و مسکن آنان، معامله با آنان، ازدواج با آنان و سایر احکامی که مسلمانی و عدم کفر در آنها شرط شده است، در معاشرت با دشمنان پیامبران و امامان باید پرهیز شود.
یعنی: احکام کافر بر آنان جاری میشود؛ بنابراین دفن آنان در قبرستان مسلمین و نماز خواندن بر آنان و دوستی با آنان و مشاوره گرفتن از آنها و نصب اینگونه افراد در سمتهای مختلف نظام اسلامی حرام میباشد.[29]
حضرت امام خمینی ; میفرمایند:
«اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام: دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است. »[30]
ایشان همچنین در تحریر الوسیله مینویسند:
«برای زن مؤمن جایز نیست که با ناصبی که علناً عداوت اهل بیت پیغمبر6 را دارد و با غالی که به الوهیت یا نبوت آنها معتقد است، ازدواج نماید. »[31]
- دلایل دشمنی با پیامبران و امامان:
یکی از دلایل دشمنی با پیامبران و امامان که فرستاده و برگزیده خداوند در میان انسانها هستند، جهل، کج فهمی و دریافتی غلط از هدف آفرینش و تعالیم بلند اولیای الهی است، به عبارت دیگر شبهه علمی دارند.
در تعالیم دینی اسلام آمده است: اصل وجود خداوند به طور غیر مستقیم با عقل ثابت میشود؛ همچنین ارسال پیامبران و نصب امامان به عنوان واسطه انتقال معارف بلند الهی به مردم، مسالهای عقلی و علمی است. اما افرادی که نزد بیگانگان و مادی گرایان جهت کسب دانش زانو زدهاند، از ابتدا، راه را اشتباه رفته و با مغالطه و سفسطه مانوس گشتهاند؛ بنابراین با طرح برخی شبهات واهی، با اولیای الهی دشمنی کرده و مردم را از آنان دور میکنند.
این افراد باید بدانند که اگر به دنبال حقیقت هستند و راه نجات خود را میجویند، لاجرم باید بدون تعصب و پیش داوری، سخنان اولیای الهی را بشنوند و با عقل خود، راه را از بیراهه تمیز دهند. تاریخِ مناظرات علمی پیامبران و اولیاء الهی این واقعیت را ثابت میکند.
یکی دیگر از دلایل دشمنی با پیامبران و امامان، ترس زورمداران، ثروتمندان و جاه طلبان به خاطر از دست دادن حکومت بر مظلومان و عموم افراد جامعه میباشد.
دعوت پیامبران، به راه حق و حقیقت است. و امامان، که دنباله رو و تفسیر کننده تعالیم و شریعت پیامبران هستند نیز، به یکتایی خداوند متعال دعوت کرده و از برابری میان انسانها سخن میگویند. این سخن، هرچند که بسیار زیبا و نهایت آرزوی عموم افراد جامعه است، اما در بین افراد جامعه کسانی هستند که تحقق این آرمانها را مغایر با مصالح شخصی خود میدانند.
پیامبران و امامان که فرستاده و برگزیده خداوند متعال هستند، از ظلم و ستم، بی عدالتی، برده داری به گونهها و اشکال مختلف آن، غارت اموال عمومی، اختلاسها و حق خوریها و تمامی کارهایی که به افراد جامعه ضرر برساند، بیزارند و با آن مقابله میکنند. بنابراین افرادی که مصالح خود را با این تعالیم الهی در خطر میبینند، به صورت علنی و یا مخفیانه، به صورت مستقیم و یا با تحریک، تطمیع و اغفال دیگران، با این اولیای الهی به مخالفت بر میخیزند و با آنان دشمنی میکنند.
[1] . سوره آل عمران، آیه 84.
[2] . سوره احزاب، آیه 6.
[3] . سوره احزاب، آیه 33.
[4] . جعفر سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ص 215.
[5] . سوره الأنعام، آيه 112.
[6] . سوره هود، آيه 91.
[7] . سوره الأعراف، آيه 92.
[8] . سوره القمر، آيه 33.
[9] . سوره القمر، آيه 34.
[10] . سوره هود، آيه 59.
[11] . سوره هود، آيه 60.
[12] . سوره القمر، آیه 9.
[13] . سوره الفرقان، آيه 37.
[14] . سوره البقره، آیه 87.
[15] . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
[16] . سوره البقره، آیه 98.
[17] . سوره المنافقون، آیه 4.
[18] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 24، ص 153.
[19] . سوره آل عمران، آیه 112.
[20] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 54.
[21] . سوره البقره، آیه 91.
[22] . شیخ طبرسی، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 261.
[23] . «إنَّ لِأهَلِ النّارِ علاماتٌ يعرَفونَ بِها وَ هِي الَاِلحادُ لِأَولياءِاللهِ وَ الموُالاةُ لِأَعداءِالله. » علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 44، ص 102.
[24] . «اِنّ أَوثَقَ عُري الايمانِ اَلحُبُّ في اللهِ وَ البُغضُ فياللهِ وَ تُوالي ولِيالله وَ تُعادي عَدُوَّ الله. » علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 2۷، ص ۵۷.
[25] . «أَلَا وَ مَنْ أَبْغَضَ آلَ مُحَمَّدٍ6 جَاءَ يوْمَ الْقِيامَهِ مَکْتُوباً بَينَ عَينَيهِ آيسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله. » علامه مجلسی، بحار الأنوار ، ج ۲۷، ص ۱۲۰
[26] . «الْأَئِمَّةُ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ کَانُوا اثْنَي عَشَرَ ثُمَّ وَضَعَ يدَهُ عَلَي صُلْبِ الْحُسَينِ وَ قَالَ مِنْ صُلْبِهِ تِسْعَةُ أَئِمَّهٍ أَبْرَارٍ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيهُمْ يمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَالْوَيلُ لِمُبْغِضِيهِمْ. » ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب:، ج 1، ص 295.
[27] . «يَا عَلِيُّ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مَنْ طَابَتْ وِلَادَتُهُ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مَنْ خَبُثَتْ وِلَادَتُهُ وَ لَا يُوَالِيكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُعَادِيكَ إِلَّا كَافِرٌ». علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 27، ص 145.
[28] . «لَوْ أَنَّ الْـمَلَائِكَةَ الْـمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءَ الْـمُرْسَلِينَ شَفَعُوا فِي نَاصِبٍ مَا شُفِّعُوا» برقی، المحاسن، ج 1، ص 184.
[29] . رساله توضیح المسائل، ذیل عناوین یاد شده.
[30] . امام خمینی، توضیح المسائل، ج 1، ص 768.
[31] . امام خمینی، تحریر الوسیله - ترجمه، ج3، ص 511.